میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

طالبان‌؛ افغانستان؛ هیأت سیاسی طالبان

يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۰۷ ق.ظ

صرفا جهت مطالعه

درباره مذاکرات
ایران با طالبان

 

 

10 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

اشاره: در روزهای اخیر موضوع سفر هیأت سیاسی طالبان و مذاکرات ایشان با مقامات ایرانی جزو اخبار مهم هفته به شمار آمد. رسانههای بیگانه و پیادهنظام آنها در داخل با فضاسازی سنگین سعی در غبارآلوده کردن فضا و شبههافکنی داشته و دارند. اما حقیقت ماجرای مذاکرات ایران و طالبان چیست؟ این مطلب پاسخی به پرسشهای این روزهاست.

       کلیدواژه: طالبان؛ افغانستان؛ هیأت سیاسی طالبان

گزارش سفر هیأت سیاسی طالبان به ایران

بامداد سه‌شنبه هیأت سیاسی گروه طالبان به‌رهبری ملاعبدالغنی برادر، معاون سیاسی این گروه جهت دیدار و گفت‌وگو با مقامات کشورمان وارد تهران شد. این هیأت بر اساس هماهنگی قبلی و به دعوت وزارت امور خارجه ایران بامداد روز سه‌شنبه هفته گذشته، وارد تهران شد و مورد استقبال مقامات وزارت امور خارجه قرار گرفت.

هیأت سیاسی طالبان در طول مدت حضور در تهران، دیدارهایی را با مقامات مسؤول کشورمان ازجمله دبیر شورای عالی امنیت ملی، وزیر امور خارجه و نماینده ویژه ایران در امور افغانستان داشته و در خصوص روند صلح در افغانستان و مسائل و موضوعات مرتبط، تبادل نظر و رایزنی‌هایی را انجام داد. وزارت خارجه افغانستان نیز طی بیانیه‌ای اعلام کرد، این سفر با هماهنگی و موافقت دولت افغانستان انجام شده است. این هیأت طی مصاحبه‌ای نیز اهداف سفر خود به ایران را مذاکره برای برقراری کامل آرامش و ثبات در تهران اعلام کرد و به برخی از پرسش‌ها نیز پاسخ داد.

 

چند سؤال در باره طالبان و سفر آنها به ایران

در روزهای اخیر پرسش‌ها و ابهاماتی با هدف مسموم‌سازی فضای افکار عمومی در جامعه رواج یافت. نقطه مرکزی این ابهام‌افکنی این بود؛ چرا ایران با طالبان که یک گروه خشونت‌طلب و تروریستی است مذاکره می‌کند؟ چرا ایران با کسانی‌که در مردادماه سال 1377، در شهر مزار شریف به کنسولگری ما حمله کرده و دیپلمات‌های ما را به شهادت رساندند، وارد مذاکره شده است؟ در پاسخ به این پرسش‌ها توجه به نکات زیر لازم است.

 

نکته اول- طالبان و پیشینه این گروه

طالبان ریشه در مدارس علمی دارد. این گروه در اوایل دهه 1990 میلادی با یارگیری از مدارس دینی که در افغانستان و پاکستان فعال بودند، تأسیس شد. در آن سال‌ها و در مناطق مرزی پاکستان و افغانستان احزابی مانند جماعت اسلامی، اهل حدیث و علمای اسلام در دهه 1960 دست به ایجاد مدارس علمی زدند. این مدارس طبق دیدگاه‌های مکتب دیوبندی (یکی از گروه‌های تابع فقه حنفی که گرایشات صوفیانه دارد و خاستگاه آن هند است) اداره می‌شدند و دارای دیدگاه‌هایی مشابه با سلفیت و وهابیت بودند. به‌دنبال بروز بی‌ثباتی در افغانستان در اواخر دهه 1970 میلادی و تجاوز شوروی به این کشور در اواخر این دهه، مهاجران زیادی از افغانستان وارد پاکستان شدند.

این گروه‌ها که بیشتر پشتون بودند با توجه به فقر و بیکاری، در ایالت‌های پشتون‌نشین پاکستان ساکن شده و جذب مدارس دینی موجود در این مناطق شدند. این مدارس نیزبه‌دلیل دریافت کمک‌های مالی سعودی و امارات دارای وضعیت خوبی بودند. در این مدارس اعتقاداتی علیه گروه‌های مجاهدین افغانستان، شیعیان و خارجی‌ها به طلبه‌های درحال تحصیل تزریق می‌شد.

درست همزمان با آماده‌سازی تعداد زیادی طلبه سلفی در پاکستان، افغانستان نیز که دهه‌ها دچار بی‌ثباتی بود پس از خروج شوروی نیز دچار جنگ داخلی میان گروه‌های مجاهدین شد. این گروه‌ها که به‌دلیل مبارزه با حضور نظامی شوروی نام مجاهدین را یدک می‌کشیدند پس از سقوط دولت مرکزی افغانستان و دستیابی به حکومت، وارد درگیری‌هایی سنگین با یکدیگر شدند که منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از مردم شیعه و سنی افغانستان شد. نتیجه این جنگ‌ها به حکومت رسیدن طالبان شد که نوع رفتار و سلوک آنان با مردم با شدت و سخت‌گیری و خشونت در اعمال قوانین شریعت بود.

با حمله آمریکا به افغانستان در سال 1382، حکومت طالبان سقوط کرد و از آن پس طالبان به‌عنوان یک گروه ضدآمریکایی در مناطقی از افغانستان حضور داشته است. در گذرسالیان گذشته طالبان بر بیش از 50درصد مناطق افغانستان تسلط یافته و عملا دولت مرکزی در آن مناطق حضور ندارد. در سال‌های اخیر درگیری‌های مختلفی بین طالبان و ارتش افغانستان به وقوع پیوسته و هواپیماهای آمریکایی نیز به بهانه سرکوب طالبان شهرها و روستاهای مناطق دراختیار طالبان را بمباران کرده‌اند. با این همه اکنون، طالبان به‌عنوان یک واقعیت غیر قابل انکار در این کشور مطرح است و در آینده این کشور نقش دارد.

 

نکته دوم- طالبان در حمله به کنسولگری ایران، نقش نداشته است

براساس قراین و شواهد موجود، طالبان در حمله مزبور نقشی نداشته و جنایت حمله و کشتار آن واقعه برعهده‌ مزدوران گروهک سپاه صحابه است که در پاکستان مستقر هستند. ضمن این‌که طالبان نیز بارها این موضوع را اعلام کرده است، منتهی کسانی با روایت نادرست از آن واقعه می‌خواهند با برانگیختن عواطف ملی، مذاکرات کنونی را زیر سؤال ببرند.

 

نکته سوم- طالبان تغییر رویکرد داده است

گروه طالبان طی دو دهه گذشته با تغییرات و تحولات زیادی مواجه شده است:

اولا- نوع تفکر سیاسی و روش‌ها و اقدامات طالبان با القاعده و داعش و... متفاوت است. نباید طالبان را با القاعده و داعش یکی دانست. انفجارها و بمب‌گذاری‌هایی که به قتل و جرح مردم منجر می‌شود مال داعش و القاعده است.

ثانیا- این گروه تبدیل به گروه‌های متعدد کوچکتر شده است که دارای یک موضع واحد نیستند.

ثالثا- طالبان در طی این سال‌ها رویکرد خود را از نظامی به سیاسی تغییر داده است و بیشتر از طریق مجاری سیاسی به پیشبرد اهداف خود می‌اندیشد.

ثالثا- در سال‌های اخیر طالبان تمرکز خود را بر مبارزه با اشغالگران آمریکایی و اخراج آن‌ها گذاشته است.

رابعا- در 8سال اخیر یکی از عوامل عدم موفقیت داعش و هم‌پیمانان او در افغانستان به‌خاطر مقاومت کردن طالبان است که جلوی نفوذ آن‌ها را در همسایگی خاک ایران، گرفته است.

 

نکته چهارم- این مذاکرات در راستای منافع ملی است

طالبان اکنون در افغانستان در مقابل آمریکا و تروریست‌های داعشی ایستاده است، علاوه بر این این گروه با دراختیار داشتن 59درصد خاک افغانستان پای ثابت تحولات آینده همسایه شرقی ماست. بهمین جهت آمریکا و روسیه و ترکیه نیز با این گروه وارد مذاکره شده‌اند. درحالی که تحولات مهمی در آینده این کشور درحال وقوع است، ایران نمی‌تواند نسبت به این تحولان که قطعا در ایران تأثیر خواهد داشت ‌بی‌تفاوت باشد، بنابر این انجام این مذاکرات لازم و ضروری است. به‌خصوص این‌که اکنون طالبان از عهدشکنی آمریکایی‌ها عصبانی است.

 

نکته پنجم- تناقض رفتاری اپوزیسیون

کسانی‌که مذاکرات ما با طالبان را سرزنش می‌کنند؛از مذاکرات آمریکا و دیگر کشورها که هیچ رابطه همسایگی ندارند، استقبال می‌کنند اما این اقدام از ایران را بر نمی‌تابند! این تناقض رفتاری را چگونه توجیه می‌کنند. با این تفاوت که آمریکا در مذاکرات با طالبان هیچ توجهی به حکومت دست‌نشانده خود نکرد اما ایران با رسمیت‌بخشی به نقش دولت مرکزی انجام این مذاکرات را با اطلاع و موافقت دولت افغانستان انجام داد.

 

نکته ششم- طالبان یک جنبش مقاومت نیست

با این همه طالبان، اگرچه درحال حاضر در برابر آمریکا و تکفیرهای داعش و القاعده ایستاده اما، جزو جبهه مقاومت محسوب نمی‌شود، زیرا ساختار و مبنای این حرکت متفاوت است.

جمع بندی این‌که؛ انجام این مذاکرات در راستای منافع ملی و برای ثبات منطقه غرب آسیا و دور کردن تهدیدها از مرزهای ایران است و انجام و تداوم آن تا زمانی که منافع ما اقتضا کند لازم است.#

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۰۷ ق.ظ
  • میز اول