میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

تحلیلی بر محتوای آثار حاضر در
سی ونهمین جشنواره فیلم فجر

 

13 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

 

اشاره: از سال 1361 تاکنون، 39 جشنواره فیلم فجر برگزار شده است. رویدادی که مهمترین واقعه هنری ایران انقلابی به شمار میآید اما چندان تناسبی با آرمانها و ارزشهای انقلابی و ملی ندارد. این مقاله مروری تحلیلی بر این رخداد مهم است. با این یادآوری که اطلاع فرماندهان قرارگاه فرهنگی کشور از فضای هنر هشتم و سینما بایسته است و باید در این باره بیشتر نوشت. این مقاله البته، گام اول است.

       کلیدواژه: فیلم فجر؛ جهت مطالعه؛ سیمرغ؛ تصویر مردم؛ خودکشی؛ اوج؛ حوزه هنری؛ روایت فتح؛ بنیاد سینمایی فارابی

جشنوارهای در حال و هوای کرونایی

سی و نهمین جشنواره فیلم فجر در شرایطی آغاز به کار کرد که به‌واسطه شرایط کرونایی ایران و جهان بسیاری از کارشناسان و متخصصان امر بهداشت و درمان کشور، مخالف برگزاری این رویداد هنری بودند، اما برگزارکنندگان آن در نهایت به شرط برگزاری محدود این رویداد با رعایت کامل دستورالعمل‌های بهداشتی مجوز برگزاری این دوره از جشنواره فیلم فجر را اخذ کردند.

در این دوره از جشنواره فیلم فجر 110 فیلم متقاضی حضور در این رویداد هنری شدند که از میان آن‌ها 62 فیلم بلند سینمایی حائز شرایط شرکت در بخش سودای سیمرغ (منظور همان بخش مسابقه جشنواره است) سی و نهمین جشنواره فیلم فجر شدند که در نهایت 16 فیلم در بخش مسابقه جشنواره حضور یافتند تا رقابت برای گرفتن جوایز این جشنواره میان 16 اثر سینمایی باشد.

 

تکرار یک ایراد همیشگی در دوره سی ونهم فجر

یکی از اصلی‌ترین انتقادات به ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر که می‌توان آن‌را اصلی‌ترین ایراد این رویداد در دوره‌های مختلف دانست، عدم تناسب محتوای عرضه شده در جشنواره فیلم فجر به‌عنوان ویترین سینمای ایران با رویکردهایی است که از این جشنواره انتظار می‌رود. جشنواره‌ای که با نام «فجر انقلاب اسلامی» نام گذاری شده است و همه‌ساله در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر برگزار می‌شود، اما محتوای آثار عرضه شده در این رویداد معمولاً کمترین تناسب را با گفتمان انقلاب اسلامی دارد.

البته در هر دوره ازاین‌رویداد، بخشی از آثار نیز از منظر محتوایی و گفتمانی در راستای ارزش‌های انقلاب اسلامی و درباره موضوعاتی در این حوزه هستند؛ اما معمولاً درصد این آثار به نسبت تعداد کلی آثار حاضر در جشنواره کمتر است. به عبارت ساده‌تر، سهم آثار حاضر در جشنواره فیلم فجر که موضوعاتی انقلابی و ارزشی دارند، به نسبت ظرفیت کلی جشنواره، سهمی به مراتب کمتر است. در این دوره از جشنواره نیز با وجود این‌که آثار قابل توجهی در ارتباط با موضوعاتی ارزشمند ازجمله دفاع مقدس وجود داشت، اما به نسبت تعداد کلی آثار جشنواره عدد کمتری بود. ایرادی که بدون‌شک برای دوره‌های بعدی جشنواره‌ای که با نام «فجر» و گفتمان انقلاب اسلامی گره خورده، باید اصلاح گردد.

 

تصویر منفی مردم در آینه فجر سی ونهم!

مهم‌ترین نکته در ارتباط با سی و نهمین جشنواره فیلم فجر که باید از آن به‌عنوان بزرگترین نقطه‌ضعف این دوره از جشنواره یاد کرد، «تصویر مردم» در جشنواره سی ونهم است. تصویری که متاسفانه عموماً به شکلی منفی و به تعبیر دقیق‌تر، «ضد مردم» ظهور و بروز پیدا کرده بود؛ هر چند که سازندگان این آثار ازاین‌رویکرد به‌عنوان «نقد مردم» یاد کرده‌اند، اما در عمل این آثار نگاهی علیه مردم و جامعه داشتند. این رویکرد در بخش عمده‌ای از فیلم‌هایی که در این دوره از جشنواره در زُمره برگزیدگان و نامزدهای بخش‌های مختلف جشنواره بودند، دیده می‌شد.

به‌عنوان مثال در فیلم سینمایی «شیشلیک» مردم را به شکل آدم‌هایی ‌بی‌فکر و البته الَکی‌خوش می‌بینیم که فاقد هر نشانه‌ای از هویت ایرانی و اسلامی در آن‌ها هستیم.

«بیهمهچیز» هم یکی دیگر از موضوعاتی بود که به بهانه نقد رفتارهای مردم، به اثری علیه مردم تبدیل شده بود. اثری که به شکلی کاملا نمادین مشارکت و رای مردم را تخریب می‌کند.

«ابلق» نیز اثری در ارتباط با تعصبات مذهبی و عُرفی جامعه ایرانی است که در آن، ظلم جامعه مردْمحور و تفکرات خشک مردم به «زنان» نمایش داده شده است.

«زالاوا» هم به بهانه نقد خرافات، به باورهای خرافی برخی از مردم پرداخته است و در این اثر نیز تصویر نشان داده شده از «مردم»، تصویری منفی است.

نکته اصلی فقط حضور این آثار در جشنواره فیلم فجر نیست، بلکه مسأله اینجاست که همین آثار مورد اشاره، با داشتن چنین رویکردهایی، در رشته‌های گوناگونی نامزد دریافت جایزه شدند و توانستند بخش زیادی از جوایز جشنواره را به خود اختصاص دهند. «بی همه‌چیز» در 14رشته، «ابلق» در 10 رشته، «زالاوا» در 9 رشته و «شیشلیک» در 5 رشته نامزد دریافت جایزه ‌شده‌اند و در مجموع 12 سیمرغ از جشنواره سی ونهم فیلم فجر را به خود اختصاص دادند.

یعنی جشنواره‌ای با نام «فجر» که به مناسبت سالگرد مردمی‌ترین حرکت تاریخ ایران یعنی انقلاب اسلامی برگزارشود، در دوره سی ونهم، بخش عمده‌ای از جوایزش را به آثاری اختصاص داده که رویکردی علیه مردم دارند؛ تناقضی بزرگ که مهم‌ترین نقطه‌ضعف این دوره از جشنواره فجر بود.

 

خودکشی بالا، امید پایین!

یکی دیگر از نقاط ضعف جشنواره سی ونهم فیلم فجر، پررنگ شدن مسأله خودکشی در آثار این دوره از جشنواره بود! هر چند که خیلی بعید است این اتفاق به شکل برنامه‌ریزی شده و ازپیش‌تعیین‌شده به وقوع پیوسته باشد با این همه آن‌را باید یک هشدار بزرگ برای دست‌اندرکاران فرهنگی کشور و هم‌چنین مردمی دانست که مخاطب این سینما هستند.

از 16فیلمی که در بخش مسابقه سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر حضور داشتند، در 4 فیلم، یکی از شخصیت‌های اصلی قصه با خودکشی و خودسوزی به زندگی خود پایان می‌دهد. این یعنی پایان‌بندی 25 درصد از آثار جشنواره امسال با خودکشی گره خورده است که درصدی قابل توجه و تامل است.

نکته اینجاست که «منصور» تنها فیلم این دوره از جشنواره فیلم فجر بود که در آن به شکل آشکار و واضح به مسأله امید و خودباوری ملی اشاره می‌شد. یعنی فقط 6 درصد (یک فیلم از 16 فیلم حاضر در بخش مسابقه) از جشنواره امسال به سینمای امید اختصاص داشته است؛ مقایسه این درصد با درصد آثاری که پایان‌بندی آن‌ها به خودکشی یکی از قهرمان‌های قصه منتهی شده، مسأله‌ای مهم است که نباید از آن غافل شد.

البته این به‌معنای آن نیست که رویکرد کلی سینمای ایران به سمت حمایت از تباهی پیش می‌رود چراکه تجربه نشان داده جشنواره فیلم فجر در هیچ‌دوره‌ای به‌ویژه در دوره سی ونهم که به‌واسطه کرونا محدودتر هم شده، نشان‌دهنده وضعیت کامل سینمای ایران نیست. اما نکته اصلی اینجاست که چون جشنواره فیلم فجر حکم ویترین سینمای ایران را دارد، حساسیت و دقت‌نظر بیشتری را می‌طلبد؛ آنچنان که یک مغازه‌دار نیز نسبت به زیبایی و شکل بصری ویترین مغازه‌اش توجه ویژه‌ای دارد و هر جنس کم‌کیفیت یا نازیبایی را در آن قرار نمی‌دهد.

 

سیاه نمایی؛ ضد مردم!

این دوره از جشنواره فیلم فجر همانند اغلب دوره‌های قبلِ این رویداد، دربرگیرنده فیلم‌هایی می‌شد که در اصطلاح از آن‌ها به‌عنوان فیلم‌هایی با قصه‌های تلخ یاد می‌شود.

«روشن»، «اَبلق»، «مامان»، «خطِ فرضی»، «بی همهچیز»، «ستاره بازی»، «زالاوا»، «شیشلیک» ازجمله این آثار بودند که قصه‌هایی تلخ را با ادبیات و زبان‌های مختلف به تصویر کشیده بودند. اما نکته مهم در ارتباط با این آثار توجه به این نکته است که نباید در خطاب قرار دادن همه آن‌ها از واژه سیاه‌نمایی استفاده کرد.

استفاده مکرر از این واژه در سال‌های اخیر در ادبیات رسمی و رسانه‌ای کشور باعث شده تا در عمل، این واژه کارکرد خود را از دست بدهد. اما نکته مهم در ارتباط با این آثار که پیش از آن نیز مورد اشاره قرار گرفت، رویکرد ضد مردمی اغلب این آثار است. رویکردی که به بهانه نقد مردم، بسیاری از این آثار را به فیلم‌هایی ضدمردم تبدیل کرده است. این نکته ظریفی است که باید در زمینه پرداختن به این آثار مورد توجه قرار بگیرد. چراکه استفاده از تعابیری همچون سیاه‌نمایی با توجه به اشارات قبلی، می‌تواند نتیجه‌ای عکس داشته باشد اما پرداختن به وجوه ضدمردمی این آثار، ذهن مخاطبان را نسبت به فضای حاکم بر برخی از آثار جشنواره فجر امسال روشن‌تر کند.

 

عیب مِی جمله بگفتی، هنرش نیز بگو...

البته در دوره سی ونهم جشنواره فیلم فجر که در بهمن ماه امسال برگزار شد، با همت نهادهایی همچون سازمان هنری رسانه‌ای اوج، حوزه هنری، بنیاد فرهنگی روایت فتح و بنیاد سینمایی فارابی (زیرمجموعه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) چندین اثر سینمایی با محوریت جنگ و دفاع مقدس در جشنواره فیلم فجر حضور داشتند.

«منصور» عنوان اثری پیرامون زندگی سرلشگر شهید منصور ستاری فرمانده اسبق نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که روایتگر چگونگی ساخت جنگنده‌های ایرانی در دوران جنگ و ممارست و پشت‌کار شهید ستاری و همکارانش برای رسیدن به این هدف بزرگ بود که با تأکید بر روحیه خودباوری و امید و حمایت از تولیدات ایرانی ساخته شده بود.

«تک تیرانداز» از آثار بنیاد فرهنگی روایت فتح است که درباره یکی از قهرمان‌های نامدار جنگ تحمیلی یعنی شهید عبدالرسول زرین ساخته شده است و قصه این قهرمان جنگ که یکی از مهم‌ترین تک‌تیراندازهای زمان جنگ بود را به تصویر کشیده است. این اثر، برنده سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی در این دوره از جشنواره فیلم فجر شد.

«یدو» فیلمی خوب و خواستنی با محوریت نوجوانان و با قصه‌ای خوب ظاهر شد و پنج سیمرغ را نیز دریافت کرد.

«روزی روزگاری آبادان» نیز آثاری در زمره سینمای جنگ بود که قصه فیلم آن، به جنگ آمریکا و عراق می‌پردازد اما از منظر محتوایی، اثری نسبتاً قابل قبول و شریف به شمار می‌آید.

نکته قابل توجه در ارتباط با این دوره از جشنواره فجر که نباید از آن غافل شد، پررنگ‌تر شدن سهم جوانان در این دوره از جشنواره در زمینه مسائل تولیدی و پشت صحنه این آثار بود.

بخش عمده‌ای از آثار جشنواره امسال یا توسط فیلمسازان کار اولی (فیلمسازانی که اولین آثار سینمایی خود را ساخته‌اند) تولید شده بود و یا یک فیلمساز جوان آن‌را ساخته بود. این اتفاق که می‌توان آن‌را به فال نیک گرفت، نویدبخش باز شدن فضا برای حضور جوانان در عرصه فیلمسازی و امید به ایجاد فضایی متفاوت در آینده سینمای ایران است. شرایطی که اگر از سوی برگزارکنندگان این رویداد و متولیان فرهنگی و سینمایی کشور به درستی راهبری شود، می‌تواند باعث پوست‌اندازی سینمای ایران در آینده‌ای نه چندان دور و درخشش نسل جوان در عرصه فیلمسازی شود.

یکی از نشانه‌های این تغییر نگاه برآمده از حضور نسل جدید را هم می‌شد در تغییر رویکرد آثار حاضر در جشنواره امسال از نظر توجه بیشتر به لوکیشن‌های غیرآپارتمانی و بسته دید. اگر زمانی سینمای ایران بیشتر به‌دنبال مرکزگرایی و ساخت آثار در پایتخت و محیط آپارتمانی و شهری بود، حالا سینمای ما در دور سی ونهم نشان داد که می‌توان از ظرفیت شهرستان‌ها و فضاهای غیرآپارتمانی نیز به‌خوبی برای فیلمسازی استفاده کرد.#

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۹، ۱۲:۴۵ ب.ظ
  • میز اول