حادثه سراوان؛ احساسات قومى و مذهبى؛ سوخت؛ سوختکشها؛ انسداد مرزی
حادثه سراوان؛
عبرتها و هشدارها
12 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)
اشاره: حادثه سراوان، عبرتها، آموزهها و هشدارهاى مهمى را با خود دارد، این مقاله ابتدا به خلاصه گزارشى از ماجرا مىپردازد و سپس به نکات عبرتآموز آن اشاره مىکند.
کلیدواژه: حادثه سراوان؛ احساسات قومى و مذهبى؛ سوخت؛ سوختکشها؛ انسداد مرزی
روی دکمه ادامه مطلب کلیک کنید...
ماجراى روز دوشنبه و سهشنبه 4 و 5 اسفند ماه 99
از ماهها قبل، پاکستان پس از اینکه ایران، انسداد مرزها را آغاز کرد، در مرز خودش سیمخاردار و فنس کشید. «بهدلیل اینکه فوجهاى [نیروى زمینى] پاکستان با تندى با کسانىکه اقدام به رفع انسداد مرز بکنند، برخورد مىکند، هیچ کسى جرأت نمىکند به سیمخاردار پاکستان دست بزند چون رحم نمىکند و پنجهاش [دستش] را قطع مىکند. این باعث شده که آنجا کارى به کار پاکستان نداشته باشند.»
مرز که مسدود مىشود، سایر افرادى که سوختکشى مىکنند مجبور مىشوند از معبر سپاه عبور کنند. سپاه که شلوغى را مىبیند، مىگوید شما باید از قسمت پایین دست مىرفتید که نرفتید. حالا که اینجا آمدید صبر کنید تا یواشیواش بتوانید رد شوید.
با همکارى سوختکشها و سپاه، روز یکشنبه 3 اسفند، چند هزار خودرو که پیش از این از مرزهاى غیررسمى و جادههاى خاکى به پاکستان مىرفتند، از مرز خارج شدند. روز دوشنبه 4اسفند، تمام سوختکشهایى که تا روز یکشنبه سوخت برده بودند، قصد بازگشت به کشور را داشتند و از این طرف هم چند هزار ماشین پر از سوخت، پشت مرز منتظر عبور از مرز بودند. در این وضعیت همواره اولویت با خودروهایى است که بار گازوئیل دارند.
به عبارت سادهتر در ازاى هر چند ماشین که وارد کشور مىشود، چند برابر خودروى حامل سوخت از کشور خارج میشود. «روز دوشنبه 4 اسفند، چند هزار خودرو منتظر ورود به کشور و چند هزار هم منتظر خروج از کشور بودند. سپاه مىخواهد ماشینها صف بکشند و آهستهآهسته وارد کشور شوند.»
عده اى از «افراد سودجو و مغرض» که بهدنبال سوءاستفاده از این وضعیت بودند، سوختکشها را وسوسه کردند که سپاه مىخواهد کلاّ مرز را ببندد و نگذارد ما نان بخوریم. بنابراین طرحریزى مىکنند تا یک گیت را بشکنند و از آن عبور کنند. گروهگروه جمع مىشوند. اگر نزدیک به 4 هزار ماشین، هر کدام 2 نفر سرنشین داشته باشد، جمعا 8 هزار نفر میشوند. از این طرف مرز 7 یا 8 تا ماشین پیشمرگ مىشوند. چندین نفر هم که آن طرف بودند و بهدنبال بازگشایى مرز بودند. همه با هم با سروصدا و شعار هجوم مىبرند به گیتى که درحال حاضر بیشتر مخصوص رفتوآمد مردم است.»
گیت شکسته مىشود تا ماشینها عبور کنند. «در همین حین افرادى به پاسگاه طرف ایرانى حمله مىکنند. عوامل اصلى این حمله زیاد نبودند اما عدهاى هم پشت سر آنها به سمت پاسگاه حمله مىکنند که درگیرى شکل مىگیرد و نیروهاى مرصاد براى جلوگیرى از تسلط بر پایگاه تیراندازى مىکنند، که به شهادت یک درجهدار خدوم نیروى انتظامى منجر مىشود.
فرصتطلبى معاندان و روایتهاى نادرست از حادثه
درباره این درگیرى روایتهاى مختلفى مطرح شد، اما هیچ روایت جامع و رسمىاى بدست نیامد تا بتوان صحت ادعاهاى مطرحشده را تائید یا تکذیب کرد. روایتهاى رسمى ابتدایى نیز با اما و گمان مطرح شده و جامعیت لازم را ندارد و همین باعث شده تا مردم ناخواسته گرفتار اخبار رسانههاى فارسىزبان غربى و شایعات فضاى مجازى شوند. ترکیب واقعیت و شایعات باعث مىشود تا چندساعت بعد حوالى ساعت 15 عدهاى مقابل قرارگاه سجاد سپاه پاسداران در سراوان تجمع کنند. فرمانده قرارگاه با سران طوائف تماس مىگیرد تا با مردم گفتوگو کنند. سردار بارانى درازهى به میان مردم مىآید و با آنها صحبت مىکند و مردم را آرام مىکند.
ساعاتى بعد اما در شبکههاى مجازى شهرستان یک فراخوان براى تجمع مقابل استاندارى دستبهدست مىشود. صبح سهشنبه 5 اسفند، تجمعى در مقابل فرماندارى شکل مىگیرد، اما ظاهرا، فرماندار و برخى از معاونانش در فرماندارى حضور نداشتند تا با مردم صحبت و آنها را آرام کنند. شاید اگر مقامات فرماندارى با مردم طرف صحبت مىشدند، مسأله بهسادگى ختم بهخیر مىشد. مردم وارد فرماندارى مىشوند و در سالن اجتماعات با کارمندان صحبت مىکنند. این صحبت به تنش کشیده مىشود و معترضان چند شیشه را مىشکنند و خسارات جزئى به تجهیزات سالن کنفرانس فرماندارى وارد مىکنند. در بیرون اما وضع کمى بههم ریختهتر مىشود و یکى از ماشینهاى نیروى انتظامى در پشت فرماندارى چپ و به آتش کشیده مىشود. ماشین دومى هم به آتش کشیده مىشود. نیروى انتظامى با درایت و هوشیارى تلاش مىکند وارد درگیرى با معترضانى که حتى خودروى این نیرو را نیز به آتش کشیدند، نشود تا خونى در این تجمع ریخته نشود. برخلاف گزارشات تأیید شده، معاندان و ضدانقلاب تلاش کردند با کشتهسازى و اغتشاش اطلاعاتى مردم را تحریک کنند که باهوشیارى مردم و معتمدان محلى این تحرکات دامنه نیافت. (روزنامه فرهیختگان)
چند نکته عبرتآموز و هشداردهنده
در باره این حادثه لازم است به نکات زیر دقت شود:
1. بهمنظور جبران بخشى از محرومیتهاى مردم منطقه، کارت یا طرح رزّاق که یک طرح معیشتى و امنیتى است، از چند ماه پیش یعنى مهرماه سال جارى براى ساماندهى سوختبران مرزنشین در سیستانوبلوچستان اجرایى شده است. گویا ایده این طرح را ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز سیستانوبلوچستان داده ولى براى اجرا نیاز به همکارى سپاه پاسداران، استاندارى سیستانوبلوچستان و شرکت ملى پخش فرآوردههاى نفتى کشور بوده است. برپایه این طرح به هر 5 خانوار بومى یک کارت تردد تعلق مىگیرد تا با استفاده از آن، یک نفر به نمایندگى از دیگران، بهصورت قانونى اقدام به خرید 3 هزار لیتر سوخت گازوئیل بکند. البته خانوارها مجاز به کرایه دادن کارتشان نیز هستند. صاحبان کارت مىتوانند هفتهاى یکبار از گذرگاههاى مرزى، سوخت به پاکستان منتقل کنند و در ازاى آن پول بگیرند.
در حال حاضر که هنوز مرز فاقد ساماندهى صحیحى است، افرادى که فاقد کارت هستند و در شعاع 20 کیلومترى مرز نیز زندگى نمىکنند، سوخت بارگیرى مىکنند و از کافه بلوچى و شهرستان سرباز به پاکستان مىبرند. «اینها عمدتا از شهرهاى دیگر استان و گاهى هم بلوچهاى پاکستان هستند. اینها نزدیک به 10 تا 20 هزار ماشین مىشوند.» اجراى این طرح اگرچه آسیبهایى مانند تهدید اشتغال بومى را در پى داشت اما در میانمدت طرحى نافع و راهگشا بود. همین موضوع براى سودجویان و قاچاقچیان و اشرار و مسلحین وابسته به دشمن، ناگوار آمد فلذا تلاش کردند با ضریب دادن به یک اتفاق ناخواسته، از آب گل آلود ماهى بگیرند.
2. اگرچه در سالهاى گذشته با تلاش همه دولتها و جانفشانى همه نیروهاى انتظامى و نظامى و سرداران بزرگى چون شهید شوشترى، اقدامات ارزشمند و مؤثرى در کاهش محرومیت مردم عزیز و بزرگوار جنوب شرق کشور انجام شده است. لکن کثرت و تنوع مشکلات،خصوصا توزیع ناعادلانه امکانات و تداوم کمبودهاى مهم که با خشکسالى و حوادث طبیعى همراه است زندگى و امرار معاش را براى مردم آن منطقه سخت و دشوار کرده است. لذا بر مسؤولان و برنامهریزان است که به مناطق مرزى کشور، خصوصا در نقاط حساس مرزى توجه ویژه داشته و برنامههاى دراز مدت و اثربخش را براى معیشت مردم اجرا کنند.
3. تنوع قومى و مذهبى در کشور، همواره و بهویژه در شرایط سخت چون جنگ تحمیلى فرصتهاى زیادى را براى فعال شدن ظرفیتهاى منطقهاى در زمینه دفاع از کیان و امنیت ایران پیش روى کشور قرار داده است اما طى سالهاى اخیر اقدامات گسترده و پیچیدهاى از سوى سرویسهاى خارجى براى تبدیل این فرصت به تهدید و ایجاد شکافهاى قومى و مذهبى در کشور با صرف هزینههاى هنگفت و بهکارگیرى برخى عناصر داخلى انجام شده است. فعال شدن رسانههاى معاند، سلطنتطلبها و گروهکهاى تجزیهطلبى چون خلق عرب از پس اتفاقات سراوان که با تلاش براى تحریک سایر گروههاى قومى بهویژه هموطنان سنىمذهب در غرب و جنوب کشور نیز همراه بود، نشان از همین سناریوى شیطانى دارد که هوشیارى نیروهاى امنیتى و نخبگان و علما و معتمدان محلى را مىطلبد.
3. در کنار جوسازى رسانههاى معاند فارسىزبان و اظهارات مداخلهجویانه مقامات آمریکایى مانند «آنتونى بلینکن» وزیر خارجه، برخى جریانهاى جدایىطلب خارجنشین نیز بخشى از تنشآفرینى علیه ایران را بهعهده گرفتند و خواستار گسترش اعتراضات به سایر مناطق ایران شدند. این موضوع نشان مىدهد که دولت جدید آمریکا مانند دولت اوباما براى تحریک کردن گسلهاى قومیتى، مذهبى و صنفى و معیشتى، برنامههایى را خصوصا در دوره قبل و پس از انتخابات 1400 در دست طراحى و اجرا دارد.
4. سناریوى اخیر مثلث «رسانههاى معاند»، «جریانهاى تجزیهطلب» و «مقامات غربى» در تحریک احساسات قومى و مذهبى و متهم کردن نظام به نقض حقوق بشر با هدف تشدید فشار بر ایران از مسیر تضعیف انسجام داخلى صورت مى گیرد تا میوههاى آن در اجبار ایران به سازش در برابر زیادهخواهىهاى غرب چیده شود.
5. جلوگیرى از تلفیق مطالبات مردمى با القائات بیگانه براى ایجاد هیجانات کاذب و انجام اقدامات ساختارشکن اقدام بسیار مهمى است که مىتواند در مسیر حل معضلات اجتماعى و معیشتى به دور از شکلگیرى رخدادهاى امنیتى نقش تعیینکنندهاى داشته باشد. در این میان نقش رسانههاى داخلى بسیار و بهویژه صدا وسیما بسیار مهم و اساسى است.
6. در ماهها و روزهاى اخیر نوعى همآوایى مشکوک بین برخى عناصر و جریانهاى تجدیدنظرطلب و رسانههاى همسو با آنان به گونهاى مشکوک و سؤال برانگیز، در تنور تفرقه مذهبى و قومیتى مىدمند. هدف ایشان عصبانىسازى نیروهاى انقلابى و وادار کردن آنان به واکنش هاى احساسى در تریبونهاى مختلف است. لذا نیروهاى انقلابى باید ضمن ارایه پاسخهاى محکم و منطقى و متین و روشنگرانه، جلوى هرگونه سوءاستفادهى بهانهجویان و مغرضان را بگیرند.#
- شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۹، ۰۳:۳۵ ب.ظ