به مناسبت حلول ماه معظم شعبان و اهمیت مناجات شعبانیه
ماه شعبان المعظم؛
ماه رحمت خاص
(به مناسبت حلول ماه معظم شعبان و اهمیت مناجات شعبانیه)
ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.
اشاره: در فرازهایی از مناجات عظیم القدر شعبانیه میخوانیم: «إِلَهِی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَیَّ بِفَضْلِ سَعَتِکَ.»- خدایا! اگر شایسته رحمتت نیستم، تو سزاواری که با فراوانی فضلت بر من بخشش نمایی-.
«إِلَهِی کَیْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِکَ بِالْخَیْبَهِ مَحْرُوماً وَ قَدْ کَانَ حُسْنُ ظَنِّی بِجُودِکَ أَنْ تَقْلِبَنِی بِالنَّجَاهِ مَرْحُوماً.»-خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدی و محرومیت بازگردم، درحالی که خوش گمانیام به جودت این بوده که مرا نجات یافته و مورد رحمت باز میگردانی-.
در این دو فراز، به رحمت الهی که یکی از بارزترین شئون ربوبیت خدای متعال است، عنایت ویژهای شده است و هر دو فِقره به تعبیری، گویای این هستند که در ماه شعبان و ذیل مأدبه آسمانی مناجات ویژه آن، ربوبیت الهی، بُعد رحمةاللهی پیدا میکند و نباید در این ماه، از رحمت خاص خداوند غافل و مأیوس بود. حتی اگر خود را «غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِرَحْمَةِ الله» بدانیم، هم خدای متعال ذاتا «أَهْلٌ أَنْ یَجُودَ عَلَینَا» است و هم ما باید با «حُسْنُ ظَنِّنَا بِجُودِ الله» آماده باشیم که «یُقَلِّبُنَا اللهُ مَرْحُومَاً».
«برکت»، «رحمت» و «مغفرت»؛ ابعاد مهم ربوبیت الهی
در امتداد این بحث معرفتی، جالب است یادآور شویم که در ابتدای خطبه معروف شعبانیه میخوانیم: «... عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ علیهم السلام قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَال: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ...»(بحارالأنوار، ج۹۳، ص۳۵)
در این فراز ابتدایی، حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله ماه مبارک رمضان را با سه وصف «برکت»، «رحمت» و «مغفرت» توصیف میفرماید. عالمان بزرگواری مثل مرحوم آیت الله شاهآبادی- استاد عرفان امام راحل(ره)- تأکید داشتند که این سه وصف، ناظر به سه دهه ماه مبارک رمضان است. به این ترتیب که دهه اول، دهه برکت، دهه دوم، دهه رحمت و دهه سوم دهه مغفرت است.
همچنین برخی دیگر از اهل معرفت معتقدند، اساسا این سه وصف(برکت، رحمت و مغفرت)، ترجمان و تفصیل ربوبیت حضرت باری تعالی است که در تمام آنات و اجزاء سایر زمانها نیز جاری و ساری است، هرچند در ماه مبارک رمضان جلوه بیشتر و مراتب مشددی پیدا میکند. لذا به همین نسبت، علاوه بر سه دهه ماه مبارک، سه ماه نورانی رجب، شعبان و رمضان نیز جلوهای از این سه وصف ربوبی دارند. به این معنا که ماه رجب الأصب، صبغهاش برکتی است، ماه شعبان المعظم، صبغهای رحمتی دارد و ماه رمضان المبارک، شهر المغفرة است.
این امتداد وصفی با وسعت ربوبی حضرت حق در کل زمانها، توسیع یافته و علاوه بر سه دهه ماه مبارک رمضان و همچنین أشهرثلاثة رجب، شعبان و رمضانالمبارک، ناظر به تمام ماههای سال نیز معنا مییابد، به این معنا که چهار ماه نخستین سال(محرم، صفر، ربیع الأول و ربیع الاخر)، تجلی برکت الهی، چهار ماه میانی(جمادی الأول، جمادی الثانی، رجب، شعبان)، گاه رحمت الهی، و چهار ماه پایانی(رمضان المبارک، شوال، ذیقعده و ذیححة)، مغفرت الهی را تجلی مینماید.
بازیابی مفاهیم «برکت»، «رحمت» و «مغفرت»
برکت
در تعریف لغوی، زیادی و فراوانی که همراه با سعادت باشد را برکت می گویند(زیادت سعادتمندانه) «أنّ الأصل الواحد فی المادّة «برک»: هو الفضل و الفیض و الخیر و الزیادة مادّیّا کان أو معنویّا...»(التحقیق، ج1، ص259). قرآن مجید را مبارک می گویند چون بر کتب آسمانی دیگر زیادت دارد. "برکت ماه رمضان" هم به این معناست که چون رمضان بر ماههای دیگر از رحمت و مغفرت زیادت دارد. با این تعریف معنای عمر با برکت و مال با برکت و روز، شب، ماه و سال با برکت روشن خواهد شد که برکت در آنها تنها زیادت نیست، بلکه اگر زیادت درآنها توام با سعادت و نیکبختی باشد، برکت خواهد بود.
رحمت
رحمت یعنی مهربانی ویژه خداوند، انسان گاهی با یک فردی خوب است اما مهربانی مخصوصی ندارد اما وقتی کسی را واقعا دوست دارد، مهربانی بخصوصی به او دارد. «فالرحمة: انّما هی تجلّی الرأفة و ظهور الحنّة و الشفقّة، و فی مقام التعلّق و الاظهار، و یلاحظ فیها الخیر و الصلاح، و لو أوجدت کراهة أو ألما أو ابتلاء، کما فی إسقاء الدواء المرّ للمریض.»(التحقیق، ج۴، ص۹0)
امیرالمؤمنین علیه السلام به مالک فرمود: «تو به شرطی می توانی در مصر حاکم و رئیس شوی که دلت مملو از رحمت مردم باشد.»(وَ أَشْعِرْ قَلْبَکَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ(نهجالبلاغه: نامه53)) اگر کسی خواست حاکم بر مردم شوی، مهمترین صفت حکومتها در تعالیم اسلامی «عدالت» است، اما امام علی(ع) عادل بودن را کافی نمی دانند بلکه عدالت باید منعطف به رحمت و محبت مردم باشد. حاکم اسلامی، همانقدر که فرزند و عزیزانش را دوست دارد، مردمش را هم دوست باید داشته باشد، و همان چیزی که برای خود میخواهد برای مردم بخواهد و آنچه برای خود نمیخواهد برای مردم هم نخواهد. «الفرق بین النعمة و الرَّحْمَةِ: أنّ الرحمة الإنعام علی المحتاج الیه. و لیس کذلک النعمة، لأنّک إذا أنعمت بمال تعطیه ایّاه فقد أنعمت علیه، و لا تقول انّک رحمته.»(همان).
تفاوت برداشت عامیانه و عالمانه(بیان قرآن) از معنای رحمت الهی
در پندار عامیانه، رحمت الهی رقیب و جایگزین عمل به تکلیف است، اما در بیان قرآن رحمت الهی پیامد و نتیجه عمل به تکلیف و اطاعت از خداست. رحمت خدا آن وقتی است که یک ملتی به مسئولیتش عمل کند. خدا آن وقتی به مردمی رحم میکند که او را اطاعت کنند، تکالیف خود را انجام بدهند.
قرآن تصریح میفرماید: رحمت الهی بینهایت است، امّا شرط بهرهوری از آن، تقوا، انجام واجبات مالی و ایمان است. بنابراین کسانی که از رحمت الهی بیبهرهاند، گرفتار یکی از این سه آسیب هستند: فقدان تقوا، فقدان طاعات مالی و فقدان باور صحیح به غیب: «...وَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ فَسَأَکْتُبُهَا لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَالَّذِینَ هُمْ بِآیَاتِنَا یُؤْمِنُونَ»(اعراف: 156)
مغفرت
علامه طباطبائی(ره) در المیزان در تفسیر عبارت «وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا»(بقره: 286) میفرماید: کلمه "عفو" به معنای محو اثر است، و کلمه "مغفرت" به معنای پوشاندن است. این سه جمله و ترتیب آنها به این صورت از قبیل پرداختن تدریجی از فرع به اصل است، و به عبارتی دیگر منتقل شدن از چیزی که فائدهاش خصوصی است به سوی چیزی که فائدهاش عمومیتر است و بنابراین عفو خدا عبارت است از محو و از بین بردن اثر گناه، که همان عقابی است که برای هر گناهی معین فرموده، و مغفرت عبارت است از پوشاندن و محو اثری که گناه در نفس به جای گذاشته، و رحمت عبارت است از عطیهای الهی که گناه و اثر حاصل آن، نفس را می پوشاند.(ترجمه تفسیر المیزان، ج2، ص687)#
- شنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۳:۰۹ ب.ظ