میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

ملاحظات مهم در انتخاب اصلح‌

شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۴۷ ق.ظ

ملاحظات مهم در
انتخاب اصلح

 

10 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

 

اشاره: در نظام اسلامى، هیچ مسند قدرتى نیست که صاحب آن بدون داشتن صلاحیت، مشروعیت تکیه زدن بر آنرا داشته باشد. هر فرد در نظام اسلامى، به هر اندازهاى که از قدرت برخوردار باشد، باید به همان اندازه صلاحیت داشته باشد و الا حق اعمال آنقدرت را ندارد و قدرتِ وى نامشروع خواهد بود. در واقع در منطق نظام اسلامى، صلاحیت و شایستهسالارى رمز مشروعیت مسؤولیتهاست. امیرالمومنین علیهالسلام در خطبه 173 نهجالبلاغه چنینفرمایند: «اى مردم! شایستهترین افراد براى حکومت، نیرومندترین آنها بر این امر و داناترین آنها به امر الهى در حکومت استَیهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الْأَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِأَمْرِ اللهِ فِیهِ.)

ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.

ملاحظات مهم در انتخاب اصلح

براى اصلح‌گزینى باید ملاحظاتى را مدنظر قرار داد:

 

ملاحظه اول: اصلحگزینى؛ احراز عمومى صلاحیت

از منظر رهبر فرزانه انقلاب تلاش براى گزینش اصلح یکى از شاخصه‌هاى تمایز بخش نظام مردم سالار دینى و نظام‌هاى دموکراتیک غربى است. (نک: 11/07/1369) تحقق شایسته‌سالارى در نظام اسلامى داراى دو مرحله است، در مرحله اول شوراى نگهبان مطابق قانون اساسى، بررسى صلاحیت‌ها در انتخابات مختلف کشور را بر عهده دارد. این نهاد مرجع، با استعلام از نهادهاى اطلاعاتى و امنیتى صلاحیت حداقلى نامزدها را مطابق قانون بررسى‌کند. اما مرحله دوم احراز صلاحیت‌ها -که از آن مى‌توان به‌عنوان «احراز حداکثرى» یاد کرد-، بر عهده مردم است. آنچه از آن به‌عنوان انتخاب اصلح یاد مى‌کنیم، در واقع مرحله تکمیلى و پایانى احراز صلاحیت‌هاست که به مردم واگذار شده است.

 

ملاحظه دوم: اصلحگزینى؛ وظیفه مردم

در نظام مردم سالار دینى، تشخیص و انتخاب اصلح بر عهده مردم واگذار شده است نه بر عهده مسؤولان و نخبگان. «اصلح را بشناسید و براى اداى تکلیف اسم او را به صندوق راى بیندازید. (01/01/1392) مردم باید به فکر شناخت اصلح باشند (11/02/1380)، همچنان که اصل انتخاب یک تکلیف الهى است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهى است. (31/02/1376) باید در بین صالح‌ها گشت و صالح‌تر را پیدا، و او را انتخاب کرد، این هنر شما مردم است. (17/02/1384) رأى مردم تعیین‌کننده است، آنچه که اهمیت دارد، تشخیص شما و رأى شماست. باید خودتان تحقیق کنید، ملاحظه کنید، دقت کنید، از انسان‌هاى مورد اعتمادتان بپرسید، تا به اصلح برسید و اصلح را انتخاب کنید.» (01/01/1392)

 

ملاحظه سوم: اهمیت راهنمایى مردم در اصلحگزینى

این‌که اصلح‌گزینى وظیفه آحاد مردم است بدان معنا نیست که مردم از راهنمایى و مشورت با نخبگان و آگاهان‌نیازند، بلکه بدان معناست که قرار نیست نخبگان به جاى مردم تصمیم بگیرند. رهنمود و توصیه نخبگان و آگاهان در سطح ارشاد، راهنمایى، معاضدت و مساعدت در تصمیم نهایى ملت، باید مدنظر باشد. «مردم اگر خودشان نامزدهاى انتخاباتى را نمى‌شناسند، از افراد بصیر و متدین در گزینش‌هاى انتخاباتى استفاده کنند.» (14/11/1390) هم‌چنین «در عین حال مردم مى‌توانند به همدیگر بگویند، سفارش کنند، تأکید کنند، توصیه کنند، یکدیگر را توجیه کنند و به هم کمک کنند براى شناخته اصلح.» (01/01/1392)

در همین مسیر است که رهبر معظم انقلاب، خود معیاها و شاخص‌هاى گزینش نامزد اصلح را در هر مقطعى از انتخابات معرفى مى‌کنند که البته این موضوع به‌معناى معرفى مصداق نیست. ایشان هیچگاه وارد معرفى مصداق نشده و به ارائه شاخص‌ها بسنده کرده‌اند. «بدیهى است که رهبرى از فرد خاصى حمایت نمى‌کند؛ از معیارها حمایت مى کند. (11/02/1384) رهبرى یک رأى بیشتر ندارد. بنده حقیر مثل بقیه مردم، یک رأى دارم؛ این رأى هم تا وقتى که در صندوق انداخته نشود، هیچ‌کس از آن مطلع نخواهد بود... اینجور نیست که کسى بیاید نسبت بدهد که رهبرى نظرش به فلانى است، چنین نسبتى درست نیست.» (01/01/1392)

 

ملاحظه چهارم: محوریت حجت شرعى در اصلح گزینى

بنیان رأى و انتخاب در نظام مردم‌سالار دینى، بر داشتن حجت شرعى بنا نهاده شده است. یعنى براى شناخت و تشخیص گزینه اصلح و رأى دادن به وى، باید حجت شرعى داشت. «باید بگردید، بین خودتان و خدا حجت پیدا کنید؛ یعنى بتوانید از راهى بروید که اگر خداى متعال پرسید شما به چه دلیل به این فرد رأى دادید، بتوانید بگویید به این دلیل. بین خودتان و خدا، دلیل و حجتى فراهم کنید و بعد با خیال راحت بروید و رأى بدهید.» (31/02/1376)

آنچه مى‌تواند یک انتخاب را به حجت شرعى بدل کند، تصمیم‌گیرى مبتنى بر ضوابط شرعى و اخلاقى، با محوریت عقلانیت و استفاده از مشورت و تجربه افراد خبره، کارشناس، متعهد و امین است. در این صورت «اگر انسان بر طبق حجت شرعى کار کرد، چنان‌چه بعداً غلط از آب در بیاید، باز سرفراز است، مى‌گوید من تکلیفم را عمل کردم؛ اما اگر بر طبق حجت شرعى عمل نکنیم، و خطا از آب دربیاید، خودمان را ملامت خواهیم کرد؛ عذرى نداریم، حجتى نداریم.» (25/02/1392)

 

ملاحظه پنجم: پرهیز از وسواس در اصلح گزینى

در انتخاب اصلح نباید به وسواس در گزینش افتاد. «بعضى‌ها در شناخت اصلح، دچار وسواس و دغدغه زیادشوند، شما تلاش خود را بکنید، مشورت خود را بکنید، از کسانى‌که فکر مى‌کنید مى‌توانند شما را راهنمایى کنند، راهنمایى بخواهید، به هر نتیجه‌اى که رسیدید، عمل کنید و رأى بدهید؛ اجر شما را خداى متعال خواهد داد.» (03/03/1384) وسواس در انتخاب اصلح، نباید به عدم شرکت در انتخابات به بهانه ناتوانى در تشخیص اصلح بیانجامد. (نک: 13/02/1376)

 

ملاحظه ششم: طبیعى بودن تکثر و تنوع اصلح گزینى

تلاش براى یافتن اصلح در میان ملت نیز از فرآیند واحدى تبعیت نمى‌کند. تفاوت معیارها، تنوع سلیقه‌ها، اختلاف تشخیص‌ها، منجر به تکثر و تعدد در گزینه اصلح خواهد شد که این البته طبیعى است و نباید نگران آن بود. «صلاحیت‌ها به یک اندازه نیست؛ صالح داریم، اصلح داریم، تشخیص‌ها مختلف است، یکى چیزى را ملاک قراردهد و کسى را اصلح مى‌داند و کسى، چیز دیگر را ملاک قرار مى‌دهد. اشکالى ندارد.» (28/02/1380)

 

ملاحظه هفتم: اصلحگزینى عامل وحدت نه افتراق

حساسیت و دقت نظر در شایسته گزینى، نباید با افراطى‌گرى‌ها همراه باشد، همچنان که اصلح‌گزینى نباید موجب اختلاف و درگیرى در میان اقشار جامعه شود و هدف بالاتر انتخابات را که افزایش همبستگى ملى است، خدشه‌دار کند؛ «تشخیص‌ها مختلف است... مبادا به‌خاطر علاقه‌مندى یک دسته به یک نامزدِ ریاست جمهورى و دسته دیگر به یک نامزد دیگر، بین آحاد مردم شقاق و اختلافى پیدا شود.» (28/02/1380) اهمیت حفظ وحدت و پرهیز از مناقشات و دامن زدن به اختلافات در جامعه تا آن‌جا است که باید «حفظ وحدت را اصل قرار بدهیم و اگر تکلیف شرعى هم احساس کردیم، ولى عمل به این تکلیف ممکن است مقدارى تشنج به‌وجود آورد و وحدت را از بین ببرد، قطعاً انجام آنچه که تصور مى‌کردیم تکلیف شرعى است، حرام است و حفظ وحدت واجب خواهد بود.» (12/04/1368)#

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۰، ۰۸:۴۷ ق.ظ
  • میز اول