شعار سال؛ پشتیبانى و مانعزدایى از تولید؛ تولید؛ مسجد؛ امور مساجد
پشتیبانى و مانعزدایى از تولید
و سهم ما در تحقق آن
20 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)
اشاره: تولید؛ پشتیبانىها و مانعزدایىها شعار سال 1400 تعیین شده است. مخاطب رهبر انقلاب اسلامى همه مردم ایران بهویژه مسؤولان و دستگاهها هستند که هرکدام به فراخور ماموریت خود در این میدان باید به ایفاى نقش خود بپردازند. لکن ممکن است این سؤال پدید آید که سهم دستگاهها و نهادهاى فرهنگى در تحقق یک امر اقتصادى چیست؟ این مقاله به تعیین این جایگاه و نقش مىپردازد و سهم دستگاهها را تا حدودى روشن مىکند.
کلیدواژه: شعار سال؛ پشتیبانى و مانعزدایى از تولید؛ تولید؛ مسجد؛ امور مساجد
ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.
تولید ملى؛ راه اصلى پیروزى در جنگ اقتصادى
شاید براى عدهاى این سؤال مطرح باشد که راز اصرار و تکرار رهبر انقلاب اسلامى بر تولید طى سالهاى متمادى چیست؟ پاسخ آن بهطور خلاصه این است که: تولید ملى و بومى، نشانگر سلامت اقتصاد جامعه است. وقتى اقتصاد جامعه سالم باشد، پدیدههاى ناهنجارى چون فقر، بیکارى، معضلات اجتماعى تا حدّ زیادى کاهش خواهد یافت و نبض جامعه بهتر خواهد زد. از سوى دیگر در شرایط جنگ اقتصادى که دشمن تمام توان خود را بر تضعیف اقتصاد ایران قرار داده و با انواع عملیات ترکیبى در صدد است از تنگهى تشدید مشکلات اقتصادى مردم انقلابى را در برابر انقلاب و نظام اسلامى قرار دهد؛ نسخه علاج، حتماً همین «تولید ملى» است. به همین جهت است که امام خامنهاى «رونق تولید و جهش تولید» را نشان انقلابىگرى مىداند و آنرا یک جهاد انقلابى بر مىشمارد.
محورهاى اصلى مانعزدایى و پشتیبانى از تولید
در طول سالیان گذشته، علیرغم تأکیدات رهبر انقلاب، تولید؛ آنچنان که باید جهش نیافت اگرچه در عرصههایى پیشرفتهاى خوبى حاصل شده است. لکن براى رسیدن به نقطه مطلوب در کوتاهترین زمان ممکن باید موانع موجود از سر راه تولید برداشته شود تا امکان پشتیبانىهاى لازم فراهم آید.
این پشتیبانى و مانعزدایى در 5 محور اصلى باید صورت گیرد. این محورها در واقع تکلیف دستگاهها و نهادها را در تحقق جهش تولید مشخص مىکند.
1- پیشنیازهاى اقتصادى - بخش زیادى از موانع موجود در ساختار اقتصاد کنونى کشور نهفته است که راه میان مدت آن، اصلاح ساختار بودجه و اصلاحات درست در نظام مالى و بانکى و پولى است که وظیفه مشترک دولت و مجلس و در صورت نیاز مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
2- پیشنیازهاى حقوقى - درحال حاضر قوانین کهنه و دست و پاگیرى در حوزه اقتصاد وجود دارد که در 50سال قبل تهیه و تدوین شده است و کماکان بهعنوان قانون باید بدان عمل شود. بازنگرى و بهسازى و بهروزرسانى قوانین و آییننامه و مقررات موجود یک امر ضرورى و فورى است که باز هم وظیفه مجلس و دولت و قوه قضاییه به حسب وظایف آنان است.
3- پیشنیازهاى سیاسى - بسیارى از عقبماندگىهاى اقتصادى به تفکر سیاسى دولتمردان و مسؤولان در قواى مختلف برمىگردد. وقتى مسؤولى راهبرد اصلىاش نگاه شیفتهوار به غرب و اروپاست و اروپا را در سه کشور خلاصه مىکند و نگاه به شرق را در اولویتهاى بعدى خود قرار مىدهد و آنگاه که مبادلات اقتصادى با همسایگان یک اولویت درجه چندم مىشود، طبیعى است بازارهاى محصولات ایرانى از دست مىرود و در کشورى مانند سوریه که ایران نقش اصلى را در آزادى سرزمینهاى او دارد سرشار از کالاهاى ترکیهاى مىشود که بیشترین نقشها را در مشکلات این کشور داشته است!! اینجاست که چرخ تولید داخلى نمىچرخد و تولید از رونق مىافتد.
4- پیشنیازهاى حوزه روابط خارجى - اگرچه این بخش بهنوعى زیرمجموعه بخش سیاسى محسوب مىشود اما حوزه روابط خارجى و بینالملل اهمیت ویژهاى دارد. تقویت دستگاه دیپلماسى به تفکر اقتصاد مقاومتى و پیوند سیاست خارجى و اقتصاد و فعالسازى سفراى ایران در شناخت ظرفیتهاى اقتصادى در آسیا و آمریکاى جنوبى و خصوصاً غرب آسیا و همسایگان. براى این مهم در سالهاى گذشته معاونت اقتصادى در وزارت خارجه تأسیس شد اما از آنجا که نگاه به غرب اولویت اصلى و حاکم بر این وزارتخانه بود، فرصتهاى زیادى در گسترش دیپلماسى اقتصادى در غرب آسیا و آمریکاى لاتین از دست رفت.
نکته مهم و کلیدى - چنانچه خواندیم، بخش اعظم پیشنیازهاى چهارگانه فوق مربوط به دستگاههاى سیاستگذار و مجرى در سطح کلان نظام است. در این 4بخش مسؤولیت اصلى با قواى سه گانه است و نقش اول با قوه مجریه و دولت است. با شکلگیرى قوه قضاییه انقلابى و مجلس انقلابى، اکنون ضرورت وجود دولت با نشاط و کارآمد و بیش از پیش احساس مىشود، یکى از اصلىترین دلایلى که رهبر حکیم انقلاب، تشکیل دولت جوان حزب اللهى را نسخه علاج مشکلات دانستند در همین موضوع است. ناگفته پیداست که با تشکیل دولت جوان حزب اللهى همه مشکلات اقتصادى یک جا و بالمره رفع نخواهد شد، لکن، حاکمیت نگاه انقلابى در روابط سیاسى و اقتصادى حاکم و عزم و اراده جدى براى هماهنگى با دیگر قوا زمینه تحقق اقتصاد مقاومتى و رفع مشکلات اقتصادى و شکوفایى اقتصادى خصوصاً با پشت سرگذاشتن و خنثى شدن فشار حداکثرى دشمن با سرعت بیشترى فراهم خواهد شد.
5- پیشنیازهاى فرهنگى - اجتماعى - اگرچه تحقق پیشنیازهاى چهارگانه فوق بسیار مهم و ضرورى است اما اهمیت پیشنیاز فرهنگى و اجتماعى از همه بیشتر است. به همین جهت این بخش نیاز به عزم و اراده ملى و فرادستگاهى دارد. زیرا موانع فرهنگى اجتماعى موجود از جنس فرهنگى و اجتماعى است، که ریشه در فرهنگ عمومى و آداب اجتماعى جامعه دارد و مبارزه با آن هم دشوارتر و هم دیربازدهتر است. مبارزه در این محور است که همه مردم و مسؤولان را مخاطب شعار سال مىکند. در همین میدان است که سهم نهادهاى فرهنگى و اجتماعى و تشکلهاى مردمى و خیریه و هیاتها و بهخصوص مساجد و نهاد امامت جمعه تعیین و مشخص شده و قابلیت برنامهریزى و اجرا و ارزیابى خواهد داشت.
یادآورى این نکته ضرورى است که با توجه به مزمن بودن بسیارى از آفات و موانع، طبیعى است که برنامهریزى همه بخشهاى قبلى و این بخش در سه مرحله کوتاهمدت و میانمدت و درازمدت باید انجام شود. طبیعى است عمدهى آنچه در این مقاله به آن اشاره مىشود پیشنیازهایى است که برنامه میان مدت 5ساله و کوتاه مدت یکساله را مىطلبد. ما در این مقاله بهخاطر پرهیز از تطویل فقط فهرست این پیشنیازها را مىآوریم. قطعاً تفصیل هر بند، نیاز به فرصت دیگر و مباحث تخصصىتر دارد.
محور اول پیشنیازهاى مرتبط با تولیدکنندگان
1) باور به ضرورت و اهمیت تولید ملى براساس ظرفیتهاى علمى و فناورى داخلى و استقامت براى تحقق آن؛
2) بهرهمندى از روحیه نوآورى و خلاقیت و پرهیز از روحیه تقلید از الگوهاى غیر بومى براى جلوگیرى از روزمرگى در تولید و از دست دادن بازار داخلى و خارجى
3) توجه به چارچوبهاى ارزشى جامعه و اجتناب از نگاه سودآورى محض
4) اعتقاد جدى به تولید با کیفیت و باور به اینکه بهترین مسیر سودآورى و تبلیغ واقعى، ارتقاء کیفیت کالا است.
5) باور به نظارت درون صنفى و پذیرش نظارت صنفى برمبناى پیشگیرى و معاضدت همکاران قبل از نظارت بیرونى؛
6) شناسایى و تبلیغ مزیتهاى نسبى فرهنگى جامعه با رویکرد گسترش اقتصاد فرهنگى. مثلاً کالایى مانند چادر که مزیت نسبى جامعه ایرانى و نماد حجاب ایرانى اسلامى است که متاسفانه تولید آن مهجور است در حالى که تولید این کالا مىتواند ایران را بهعنوان یک کشور مرجع در این حوزه معرفى کند. همچنین کالاهایى در حوزه مناسک و آیینهاى دینى و شیعى که بازار مناسب را در داخل و کشورهاى هدف خواهد داشت.
7) توجه و احترام و تکریم نگاه و ذایقه او از راه برقرارى ارتباط با مشتریان و کسب ایدهها و نظرخواهى از آنان براى کیفیت و جذابیت بیشتر محصولات و فرآوردهها؛
8) ترویج فرهنگ مسؤولیتپذیرى، پاسخگویى، ضمانتدهى، عذرخواهى و تکریم مشترى و نظم و انضباط در عمل به وعدههاى ساخت و ارسال و تعمیر کالا و...
محور دوم در ارتباط با مصرفکنندگان
1) باور به اهمیت و ضرورت خرید کالاى داخلى. این باور باید تعمیق یافته و همگانى شود؛ باید هر ایرانى استفاده از کالاى داخلى را یک واجب ملى بلکه شرعى بداند. مطالعه تاریخ کشورهایى مانند چین، ژاپن، کره جنوبى نشان میدهد که مردم این کشورها با علم به اینکه کیفیت کالاى داخلى پایینتر از کالاى خارجى است، محصولات داخلى را خریدند و پاى سود و زیان آن ایستادند. نمونه سامسونگ در کره جنوبى از همین قبیل است. با خرید کالاى ایرانى و تعصب به آن است که رقابت بین شرکتها شکل مىگیرد و به ارتقاى کیفیت آن مىانجامد.
2) انتقاد صریح و معقول به کیفیت پایین کالاهاى داخلى از راه اعتراضات درست و سنجیده به شرکتهاى تولیدکننده؛
3) احساس مسؤولیت نسبت به حمایت و تبلیغ کالاى مرغوب داخلى و مشارکت در ارایه ایدههاى جدید و نوآورانه؛
4) انتخاب مستقیم و غیر مستقیم درست صحیح مسؤولانى که به تولید داخلى و خودکفایى و استقلال اقتصادى اعتقاد دینى و انقلابى دارند. مانند نمایندگان مجلس و رییس جمهور و بهدنبال آن وزیران و....
5) تقویت بین نسلى و خانوادگى استفاده از کالاى ایرانى بهعنوان یک میراث ماندگار معنوى در نسلهاى بعدى؛
6) تقویت فرهنگ کار و تلاش مضاعف و پرهیز از روحیه تنبلى و کسالت و تبدیل آن به یک امر ناهنجار و ضد ارزش در خانواده و دوستان و...
7) توسعه فرهنگ امیدبخشى واقعبینانه و روحیه عزت نفس و اعتماد به نفس فردى و ملى و پرهیز از سیاهنمایىهاى غیر واقعى و برجستهسازى غیرعادلانه نقاط ضعف تولید داخلى.
محور سوم در ارتباط با مسؤولان دولتى و حاکمیتى
بدون تردید نقش مسؤولان در همه محورهاى پیشگفته، نقش اصلى است. وقتى مدیر اداره یا وزیر و وکیلى، در محیط خانه و اداره و وزارتخانه و در شرایط حساسى مانند ازدواج و ساختن خانه و خرید ملزومات ادارى سهم و نقش اول را به کالاى ایرانى بدهد پر واضح است که بیشترین نقش را در فرهنگسازى و گفتمانسازى خواهد داشت. چنانچه تاکنون سهم اصلى فرهنگسازى نظرى و علمى و عینى و عملى، از آنِ رهبر حکیم انقلاب اسلامى بوده است.
1) تعصب مسؤولانه و خردمندانه به اصل خودکفایى و استقلال اقتصادى بهعنوان یکى از اصلىترین محورهاى مقابله با دشمن در جنگ اقتصادى؛
2) گسترش و تعمیق فرهنگ استفاده از کالاى ایرانى با سازوکارهاى تشویقى و تنبیهى مناسب براى گسترش فرهنگ سازمانى و الگوسازى در این عرصه
3) برنامهریزى کوتاه مدت و بلند مدت براى جهش رونق و جهش تولید با حداکثر بهره مندى از نیروى فکر و اندیشه و کار دانشمندان جوان ایرانى و اعتقاد به توانایى تولیدکننده و کارگر ایرانى؛
4) ترویج فرهنگ کار و تلاش در سازمان و دستگاههاى تابعه و ارایه الگوى عینى فکرى و عملى از خود و مدیران ارشد و میانى؛
5) یافتن راهحلهاى سریع و مسیرهاى اطمینان بخش در صدور کالاى مرغوب ایرانى و قرار دادن مشوقهاى لازم در اینراه و رفع موانع دست و پاگیر، که گاهى با یک امضا یا دستور زمینه آن فراهم مىشود.
6) مطالعه آسیبشناسانه قوانین و مقررات نخنما و کهنه و دست و پاگیر در حیطه مسؤولیتى و تلاش براى بهسازى و به روزرسانى آن در ارتباط با کارشناسان انقلابى و باورمند به توانایى ایرانى؛
7) فراهمسازى زمینه جذب و استخدام کارشناسان مومن و انقلابى و متعصب به ظرفیت ایرانى، در سطوح مختلف کارشناسى و مدیریتى، خصوصاً گلوگاههاى حساس؛
8) تلاش هدفمند براى توسعه دولت الکترونیک براى تقویت تسهیلات و امکانات و تبادل تجربیات و به اشتراک گذارى آن و نیز کاهش و حذف پدیده سرطانى دلالیسم و قطع دست دلالان؛
9) به رسمیت شناختن عملى ظرفیتهاى موجود در تشکلهاى مردمى و جهادى و خیریهها و مساجد در تولید ایرانى و بومى و فراهمسازى زمینه گسترش و اثربخشى فعالیت ایشان؛
10) تلاش براى پیوند عمیقتر و کارآمدتر صنعت و دانشگاه و مراکز دانش بنیان که سرشار از نیروهاى مومن و انقلابى و وطن دوست و کارآمد است.
محور چهارم در ارتباط با مساجد و خیریهها و گروههاى جهادى
این محور مهم در بیانات نوروزى رهبر انقلاب اسلامى به شرح زیر آمده است:
یک نکتهى دیگرى که در باب اقتصاد کشور خوب است عرض بکنیم، این است که رفع مشکلات احتیاج به همراهى مردم دارد؛ همدلى مردم. هر کارى که مردم وارد شدند قطعاً گشایش در آن بهوجود مىآید، تا حالا هم اینجور بوده؛ در همهى امورى که مردم توانستند وارد بشوند، در آن کار گشایش بهوجود آمده. من مىخواهم عرض بکنم در مسألهى سرمایهگذارى و سرمایهگذارى براى تولید، خود مردم مىتوانند نقش ایفا کنند؛ چه آنهایى که سرمایه دارند و این سرمایه را در راه مثلاً بعضى از داد و ستدها و سوداگرىهاى بىمورد مصرف مىکنند مىتوانند اینها را در راه تولید مصرف کنند، چه کسانىکه مىخواهند کمک کنند به دیگران؛ مثل این کمک مؤمنانهاى که براى قضیّهى کرونا انجام گرفت که همهى مردم وارد شدند، در قضیّهى تولید [هم] مىتوانند کسانىکه توانایى دارند، براى یک نفر، دو نفر، ده نفر اشتغال ایجاد کنند و کمک کنند به اشتغال آنها.
البتّه این [کار] سازماندهیِ مردمی لازم دارد؛ خیلیها هستند مىخواهند کمک کنند، نمىدانند چه جور باید کمک کنند. خیریّههاى مردمى، نهادهاى انقلابى، امناى مساجدى که در این زمینه فعّالند مثل بعضى جاهاى دیگر، بایستى اینها را برنامهریزى کنند تا هر کسى بداند که با یک سرمایهى کم چطور مىشود به تولید کشور کمک کرد؛ یعنى همه خیال نکنند که بایستى میلیاردى سرمایه داشته باشند تا بتوانند در تولید وارد بشوند؛ نه، با سرمایههاى کم هم گاهى مىتوان به تولید کشور کمک کرد. گاهى یک خانوادهى روستایى را مثلاً فرض کنید با چند رأس دام مىشود زنده کرد، احیا کرد، خودکفا کرد؛ یک خانوادهى شهرى را مثلاً فرض کنید با یک دستگاه بافندگى یا خیّاطى یا امثال اینها مىتوان اصلاً خودکفا کرد؛ از این کارها فراوان مىتوان کرد که هم کمک به مردم و مبارزهى با فقر است و هم کمک به تولید است.#
- يكشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۰، ۰۵:۲۸ ب.ظ