وابستگى فرهنگى

در محضر ولایت

وابستگى فرهنگى

 

به‌مناسبت سالروز انقلاب فرهنگی

 

 

آنچه ما را مى‌ترساند

عزیزان من! ما از حصر اقتصادى نمى‌ترسیم، ما از دخالت نظامى نمى‌ترسیم، آن چیزى که ما را مى‌ترساند، وابستگى فرهنگى است، ما از دانشگاه استعمارى مى‌ترسیم، ما از دانشگاهى مى‌ترسیم که جوان‌هاى ما را آنطور تربیت کنند که به غرب خدمت بکنند.(صحیفه نور، ج 12، ص 54) بالاتر(ین) چیزى که دشمن‌هاى کشورهاى مستضعف و کشورهاى اسلامى رویش انگشت گذاشتند، دانشگاه است، براى این‌که آن‌ها خوب مى‌دانند که اگر دانشگاه در خدمت آن‌ها باشد، همه کشور در خدمت آن‌ها است. دانشگاه است که امور کشور را اداره مى‌کند و دانشگاه است که نسل آینده و حاضر را تربیت مى‌کند و اگر چنانچه دانشگاه در اختیار چپاولگرهاى شرق و غرب باشد، کشور در اختیار آن‌ها است. آنقدرى که دانشگاه هدف بوده است، جاهاى دیگر نبوده.(صحیفه نور، ج 14، ص 278)

 

لزوم انقلاب فرهنگى‌

حقیقتاً یکى از کارهاى مهم شوراى عالى انقلاب فرهنگى، نگرش به فرهنگ عمومى و پیداکردن و شناختن بیماریهاى فرهنگى امروز کشور ما و یافتن علاج این بیماریها با دید متخصصانه و البته دردمندانه و انقلابى و توصیه آنها به دستگاههاى گوناگون است.(12/9/1368) اگر ما روى فرهنگ عمومى کار نکنیم، در توسعه اقتصادى هم خواهیم ماند. این، تازه در صورتى است که ما محور را توسعه اقتصادى بگیریم. البته در جامعه اسلامى، محور این نیست، توسعه اقتصادى وسیله است. به هر حال، از هر طرف که حرکت مى‌کنیم، به فرهنگ مى‌رسیم و راهها واقعاً به فرهنگ ختم مى‌شود. براى فرهنگ باید کار کرد.(19/9/1369) ما باید روزبه روز به آن فرهنگ انقلابى در همه شؤون - هم در دانشگاهها به طور اخص، هم در کل جامعه به طور اعم - نزدیکتر شده باشیم. اگر ببینیم این حادثه اتفاق نیفتاده، باید استنتاج بکنیم که کار و تلاش فرهنگى در جامعه انقلابى ما، به خوبى و کمال و سلامت انجام نگرفته است و نقایصى دارد که باید آن نقایص را برطرف کنید، مثل همه مردم دیگرى که وقتى نقصى در کارشان باشد، خودنگرى و بازنگرى مى‌کنند، راههاى جدید را جستجو مى‌نمایند، عیوب را مى‌فهمند و علاج مى‌کنند، باید ببینیم مشکل چیست، باید عیوب را پیدا کنیم و آنها را درمان نماییم، باید راه جدیدى پیدا کنیم و اگر میان‌بر(ى) هست، (میان‌بر) بزنیم. چنانچه سرعت کم است، باید بیشترش کنیم.(19/9/1369)