میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

فضاسازی رسانه ای علیه روحانیت

چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۵۰ ق.ظ

 

فضاسازی رسانه ای
علیه روحانیت

 

درسهایى از دو حادثه تلخ!!

 

 

 

8 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

اشاره: چند روز قبل فیلمى منتشر شد که پسرى جوان با ایجاد دعواى ساختگى با یک سید روحانى وارد مشاجره شده و بهصورت او سیلى مىزند. فیلم، بهسرعت در فضاى مجازى منتشر شدو ساعتى نگذشته که احساسات موافق و مخالف فضاى مجازى را فراگرفت. کمتر از یک روز بعد معلوم مى‌شود این فیلم نمایش ساختگى یک پدر و پسرِ عاشق اقامت در غرب است که براى جلب توجه دشمنان در آن‌سوى مرزها آن‌راتدارک دیده‌اند و انتشار آن‌را جواز خروج از ایران و موافقت با پناهندگى‌شان پنداشته‌اند. با دستگیرى سریع این دو نفر توسط پلیس و اعتراف آنان، این نمایش پایان مى‌یابد اما تأثیرات زیادى را برجاى مى‌گذارد.

       کلیدواژه: روحانیت؛ سواد رسانه؛ فضاى مجازى؛ سیلى؛ اهانت؛ امام جمعه آستانه اشرفیه

 برای ادامه متن کلیک کنید.

شگفت‌تر این‌که همزمان با انتشار این فیلم ساختگى‌ اتفاق دیگرى در یکى از شهرهاى گیلان مى‌افتد که درآن جوانى که مواد مخدر صنعتى را مصرف کرده بود به ساحت امام جمعه محترم آن شهر اهانت مى‌کند. همزمانى آن‌واقعه در شمال و این نمایش دروغین در تهران این تصور را دامن مى زند که نمایش مزبور (تهران) در واقع فیلم همان حادثه (در شمال) است.

طبیعى است که انتشار اعترافات آن پدر و پسر دیگر نمى‌تواند تأثیرات آن‌را خنثى کند. زیرا در فاصله همین 72ساعت‌، بیش از ده‌ها هزار کامنت و مطلب و عکس و فیلم در فضاى مجازى و ماهواره منتشر شده است.

در باره این دو قضیه چند نکته گفتنى است:

یکم- شایسته است تلنگرى به خودمان بزنیم که تا چه حد از سواد رسانه‌اى و مهارت مواجهه با اخبار برخورداریم؟ آیا از گروه کاربران «اطلاعات محوریم» که دائما در پى کسب خبرند و بدون سبک و سنگین کردن آن از سر تاسف یا تعجب یا... اقدام به بازنشر آن مى‌کنند؟ !

دوم- به مخاطبان‌مان بگوییم که «تله‌هاى شناختى و ادراکى» بسیارى بر سر راه همه ما است. اولین درس سواد رسانه این است که فضاى مجازى منبع و مرجع مطمئنى براى کسب اطلاعات صحیح و معارف صحیح نیست.

سوم- درس دیگر این‌که «طعمه‌هاى ادراکى»که توسط سلبریتى‌هاى حقیقى و دروغین برسر راه ما بسیارند. طبیعى است از قشر فرزانه و فرهیخته جامعه انتظار مى‌رود گرفتار این طعمه‌هاى ادراکى که در قالب اشک ریختن‌ها، کتک زدن‌ها، فریادزدن‌ها، دلسوزى‌هاى دروغین، نقش‌هاى ساختگى و لباس‌هاى عاریه‌اى قرار نگیریم.

چهارم- درس تلخ دیگر این‌که احساس حقارت و ذلت یا شهوت شهرت چقدر باید چشم و دل انسان‌ها را کور کند که یک پدر و پسر در اوج ‌بى‌خردى و سفاهت دست به چنین کارى بزنند و پسر بر صورت پدر چنان سیلى بنوازد!!!

پنجم- نکته دیگر این‌که تحرکات مختلف دشمن با پیوست‌هاى رسانه‌اى افزایش خواهد یافت. اهانت به امام جمعه محترم آستانه اشرفیه، نمونه آن است که هدف اصلى آن ایجاد انفعال و دورى خادمان مردم از مردم است. باید مراقب باشیم که این‌گونه تحرکات هیچ‌گونه انفعال و سستى در ما ایجاد نکند.

ششم- مواجهه درست در این‌گونه حوادث، اجتناب از هرگونه عکس‌العمل متقابل است. چون دشمن درصدد تقطیع فیلم‌ها برخواهد آمد و از آن بر علیه جبهه انقلاب و روحانیت خدوم به کار گرفته خواهد شد.

هفتم- برخورد کریمانه امام جمعه محترم آستانه اشرفیه در عفو و بخشش آن جوان خاطى قابل تحسین و تقدیر است. پس از این‌گونه حوادث برخى دوستان دلسوز و برخى افراد مغرض ممکن است بخواهند به بهانه اعاده حرمت روحانیت ما را به شکایت و پافشارى برآن وادار سازند. حتى نهادهاى امنیتى و انتظامى و قضایى نیز جنبه عمومى جرم را یادآور شوند. در این‌گونه موارد که سهم شخص امام جمعه پررنگ است راه صحیح عفو و بخشش سریع است.

هشتم- بیانات امام خامنه‌اى در روایت حادثه‌اى که براى مالک اشتر افتاد در این موقعیت‌ها خواندنى است:

الگوى ما «مالک اشتر» است؛ برترین سردار بلندپایه‌ى جنگ‌هاى پُرماجراى امیر المؤمنین؛ شجاع‌ترین مرد عرب. جوانى در کوچه‌هاى مدینه او را نشناخت؛ به او اهانت کرد، حتّى آب دهان به طرف او انداخت! این سردار بلندمرتبه و امیر والامقام نه تنها به او اخم نکرد، بلکه به مسجد رفت، براى او نماز خواند و استغفار کرد که خدا از جهالت این جوان بگذرد! بعد از آن‌که مالک اشتر را به آن جوان معرفى کردند، آمد که از او عذرخواهى کند. گفت عذرخواهى لازم نیست، من آمدم تا براى تو پیش خداى متعال استغفار کنم. آن صلابت، آن شجاعت، آن عظمتِ در میدان نبرد همراه است با عظمت در میدان معنویت؛ عظمت روح. 4/10/1382

این خصوصیت نظامی اسلامی است؛ مثالش مالک اشتر است؛ در مقابل دشمن آن‌جور، در مقابل یک پسربچّه‌ی بى‌ادب در کوفه - که داستانش معروف است- آن‌جور. پسربچّه‌اى نمى‌شناخت که این مالک اشتر است، به ایشان اهانت کرد، بعد که فهمید دستپاچه شد، دنبالش دوید، دید رفته در مسجد دارد نماز مى‌خواند؛ عذرخواهى کرد، [مالک ]گفت اصلاً آمده‌ام مسجد که براى تو دعا کنم. فرمانده نظامى، همان مالک اشتر در جنگ صفّین و آن کارهاى عظیم، در مقابل یک پسربچّه‌ى جوان، یک جوان ‌بى‌ادب، این‌جورى برخورد مى‌کند! [یعنى‌] ساختن خود. 19/11/1396#

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • چهارشنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۵۰ ق.ظ
  • میز اول