فریضه انتخابات و شهداء
فریضه انتخابات
و شهداء
20 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)
اشاره: انتخابات در ایران، مظهر اراده ملی و مردمسالاری دینی بوده و از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. با نزدیک شدن به روزهای انتخابات، تب و تاب بحثهای سیاسی بر سر موضوعاتی چون شرکت یا عدم شرکت در این رزمایش سیاسی ملی، سوابق کاندیداها، شعارها و برنامههایشان و سرانجام انتخاب اصلح، در بین اقشار مختلف جامعه بالا میگیرد.
در این میان دشمنان قسمخورده انقلاب نیز با شناخت و درک نقش حیاتی انتخابات در استحکام پایههای نظام جمهوری اسلامی، از یکسو تمامی توان خود را برای کمرنگ کردن حضور ملت در پای صندوقهای رأی به میدان میآورند و از سوی دیگر میکوشند تا با اثرگذاری بر آرای آحاد ملت، آنها را از انتخاب گزینهای همسو با آرمانهای انقلاب دور کنند.
اما از آنجا که شهدا برای همیشه چراغهای روشن در ظلمت دنیای مادی هستند، راه و رسمشان در همه عرصهها ازجمله عرصه مشارکت سیاسی میتواند سرمشق و الگویی مناسب باشد. این نوشتار کوشیده در قالب وصایا و خاطرات شهدا در موضوع انتخابات، بارقهای از این چراغ را پیش چشم امت ایران اسلامی قرار دهد. امید است آن هادی مقتدر، دلهایمان را بهسوی انتخابی شایسته و در خور نام پرآوازه انقلاب اسلامی رهنمون سازد.
کلیدواژه: شهداء؛ انتخابات؛ وصیت انتخاباتی شهدا؛ سیره انتخاباتی شهدا
ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.
وصیت انتخاباتی شهدا
1) برادران هوشیار باشد. در انتخاب افراد مواظب باشید. غافل نشوید که در دام تبلیغات دشمنان اسلام بیفتید. (شهید فرج الله رضایی)
2) بدانید هر رأیی که شما به صندوق میریزید، مشت محکمی است که به دهان ضدانقلاب و اربابان آمریکاییشان میزنید و یک قدم او را وادار به عقبنشینی میکنید. (شهید حیدر باقری)
3) ای امت شهیدپرور! حالت انقلابی و مذهبی خودتان را حفظ کنید و در صحنه انتخابات شرکت فعال داشته باشید و صحنه را ترک نکنید که این خواست دشمن است. (شهید سیدعلی اعتصامی)
4) در انتخابات، با کمال شناخت، آگاهی، بصیرت و ایمان انتخاب کنید. (شهید سیدرضا فاطمی)
5) با حفظ شور و شوق انقلابی و حضور در صحنه انتخابات مشت محکم بر دهان ایادی استکبار بزنید. (شهید آیت الله مساح بوانی)
6) از مردم غیور و شجاع میخواهم که در مسائل سیاسی و انتخابات وارد شوند و نگذارند ولایت فقیه و روحانیت در خط امام مظلوم واقع شوند. (شهید مهدی جعفری)
7) هرکس به اندازه توانایی خویش احساس مسؤولیت کند. در انتخابات با هوشیاری تمام به تقویت اسلام بپردازید. مبادا بگویید چیزها گران شده یا اجناس کم است و هی نگویید انقلاب برای ما چه کرده، بگویید ما بهعنوان یک شیعه امام زمان(عج) چه کاری برای انقلاب و مام زمان(عج) کردهایم. (شهید اسدالله حبیبی)
8) در انتخابات شرکت کنید که تکلیف الهی است. رأی شما دفاع از اسلام و قرآن است و مواظب باشید به کسانیکه برای شهرت و قدرت خود را مطرح ساختهاند رأی ندهید. (شهید محمدعلی قیصری)
9) اسلام آدمبیتفاوت و کنارهگیر از مسائل سیاسی نمیخواهد. حضور در انتخابات یعنی راه سعادت را انتخاب کردن و دنبال وسوسههای شیطان نرفتن. (شهید حسین ترک)
10) نشستن در کنج خانه به دور از هرگونه حرکت اجتماعی و مسؤولیت عظیمی که بر دوش هر مسلمان است و به ندای امام حسین(ع) و همه شهدای انقلاب اسلامی پاسخ نگفتن، خیانت است. (شهید منصور سلطانی)
11) ملت غیور ایران! در صحنههای انقلاب حضور مداوم و مستمر داشته باشید که بیگانگان فکر اینرا نکنند که انقلاببییاور شده و فکر تهاجم به مملکت را داشته باشند. (شهید محمدرضا صادقی)
12) ای مردم! در صحنه باشید و افرادی را انتخاب کنید که ثمره خون شهیدان را پایمال نکنند که در این صورت شما مسؤول خواهید بود. (شهید علی طباطبایی)
13) صحنهها را خالی نکنید و وحدت خود را حفظ کنید و با شرکت در نمازهای جمعه و جماعت و برنامه انتخابات چشم دشمنان اسلام را کور کنید. (شهید علی رضا کریمی)
14) با حضور در صحنه نماز جمعه، راهپیماییها و انتخابات به حفظ دستاوردهای انقلاب و حراست از آنها بپردازید. (شهید سیدمهدی مشایخی)
15) آگاهانه انتخاب کنید و نگذارید هوسهای شیطانی در شما راه پیدا کند. (شهید رضا جوادی)
16) همیشه در صحنه باشید و پا به پای مردم صحنهها را پر نگه دارید و در انتخابات فعالانه شرکت کنید و مواظب دشمنان داخلی و خارجی باشید. (شهید قدمعلی عابدینی)
سیره انتخاباتی شهدا
1) اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اسم بنی صدر ورد زبانها بود؛ حتی خیلی از مذهبیها میخواستند به او رأی بدهند، اما محسن هم سیاست را خوب میفهمید، هم مردان سیاسی را خوب میشناخت. میگفت «می دونم بنی صدر برنده است. شرایط جامعه الآن طوریه که اون تونسته خودش رو موجهه نشون بده؛ اما من بهش رأی نمیدم. یه دونه رأی هم یه دونه است. بذار حداقل یه دونه رأیش کمتر بشه.» (شهید حجت الاسلام سیدمحسن روحانی، مسؤول عقیدتی لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع))
2) حرف انتخابات که میشد، تأکیدش روی دو واژه بود، مؤمن و انقلابی. میگفت «ما پای آرمانهای امام و انقلاب خون دادهایم. باید کسی رو انتخاب کنیم که این آرمانها رو محقق کنه. به کسی رأی بدیم که دنبال منافع انقلاب اسلامی باشه، نه اینکه پی باندبازی و حزب خودش بره.» (شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری)
3) شناسنامههای مان از شب قبل سر طاقچه بود. صبح هم حساب میکرد که اگر ده دقیقه به شش راه بیفتیم، نفر اول می شویم. میگفتم «آقا مگه کسی دنبالمون کرده؟» میخندید. میگفت «اول وقت کِیفش بیشتره.» (شهید مدافع حرم سعید سامانلو)
4) بچهها توی خیابان چهارمردان قم ستاد زده بودند. رفته بود بهشان سر بزند. دیده بود شور و حال ندارند. گفت بود «چرابیکار نشستید؟» گفته بودند «نه پول داریم، نه بودجه.» حقوقش را همان روز گرفته بود، هزار و دویست تومان. سیصد تومانش را همان جا در آورده بود. گفته بود «توی انتخابات آبروی انقلاب اسلامی درمیونه. همه باید کمک کنیم تا پرشور برگزار بشه. بیایید، اینم سهم من.» (شهید حسن محمودنژاد)
5) ببین برادر من اصلا کاری ندارم به کی رأی میدی؛ ولی حضور باید حداکثری باشد. این حرف را بعد کلی جر و بحث به همه آنهایی میگفت که نظرشان مخالف نظرش بود. کافی بود بفهمد کسی نمیخواهد رأی بدهد، میرفت سراغش. یک وقت میدیدی طرف را برده پای صندوق. رأی که داده بود هیچ، اسم کاندیدایی را هم نوشته بود که مهدی گفته بود. (شهید مدافع حرم سیدمهدی موسوی)
6) اینطور نبود که برود یک رأی بدهد و تمام. برای همین یک انتخابش هم، پای چه بحثها که ننشسته بود. چه مناظراتی که نشینده و ندیده بود. چه تحلیلها که نکرده بود. هر کس ولایتی تر بود، انتخاب روح الله میشد. (شهید مدافع حرم روح الله صحرایی)
7) حرف از انتخابات شد. حاج احمد گفت: «تو به کی رأی دادی؟» گفتم به آقای بنی صدر. آهی کشید و گفت «خیانت کردی.» گفتم «چرا؟» گفت «بنی صدر از جو حاکم بر مملکت که بحث دین و معاده سوءاستفاده کرد و اومد مناظره، اون وقت شما فکر کردید آدم مسلمونیه و از اهداف دین خوب دفاع میکنه. اما کسیکه این همه سال توی فرانسه درس خونده نمیتونه رئیس جمهور این مملکت باشه. توی صحبتهاش دقیق شدم. دیدم یک جا این حرف رو زده، جایی دیگه حرف دیگهای زده. چون با امام مخالفه، منم باهاش مخالفم. این آدمی نیست که بتونه کشتی انقلاب رو جلو ببره و به مشکل بر میخوره. شما خیلی با بنی صدر درگیر نبودید. نمیدونید این چه جونوریه.» بیست و هفت هشت سال بیشتر نداشت، اما اندازه یک سیاستمدار کهنهکار میفهمید. (جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان، فرمانده تیپ 27 محمد رسول الله(ص))
8) داشتم سفره را جمع میکردم که آمد. گفتم «صبحانه خوردی؟» گفت «آره، تازه رأیم رو هم دادم. صبح زود رفتم پای صندوق. اولین نفری بودم که رأیم رو انداختم.» کمی که نشست پیشم، گفت «مادر کاری نداری؟» پرسیدم «کجا میری؟» جک موتورش را داد بالا و گفت «می رم یه دوری برنم.» وقتی برگشت، خیلی خوشحال بود. فهمیدم استقبال مردم خوب بوده. (شهید مرتضی طحان چوب مسجدی)
9) ایام انتخابات بود و بحث کاندیداها داغ. همان روزها اسماعیل تازه از سوریه برگشته بود. مینشست کنار بچهها و با هم تجزیه و تحلیل میکردند. بهشان میگفت «با تحقیق و مطالعه جلو برید. باید گزینهای رو که انتخاب میکنید از روی بصیرت باشه تا شرمنده خون شهدا نشید.» (شهید حاج اسماعیل حیدری)
10) صبح تا شب میدوید این طرف آن طرف. هدفش هم یک چیز بود، حضور بیشتر مردم پای صندوقهای رأی. نصفههای شب میآمد سراغ مان که پاشید بریم پلاکاردها رو نصب کنیم. راستش با آن همه ضدانقلابی که توی خیابانهای سنندج ریخته بود، میترسیدیم، اما خجالت میکشیدیم بگوییم نه. میگفت «بذار مردم صبح که از خونه بیرون میان، با نظام و امام بیشتر آشنا بشن.» (شهید یوسف براهنی فر، مسؤول واحد تخریب تیپ 21 امام رضا(ع))
11) میگفت «بابا ولایت، ولایت، ولایت.» در انتخابات مجلس، شوراها، خبرگان، ریاست جمهوری. کسیکه ولایت پذیریاش بیشتر بود، انتخاب اسماعیل میشد. (شهید مدافع حرم اسماعیل خانزاده)
12) صبح زود بیدار میشدیم. صبحانه میخوردیم و بعد بابا دستمان را میگرفت و راه میافتادیم. فرقی هم نمیکرد چه انتخاباتی باشد، ریاست جمهوری، شورای شهر، مجلس، خبرگان. میگفت «رأی داده یه وظیفهست، یه عبادته، هرچی زودتر انجامش بدیم بهتره.» (شهید مدافع حرم حاج رحیم کابلی)
13) از وقتی سنّش به رأی دادن رسید، یک انتخابات را هم از دست نداد. مثل بقیه یک رأی داشت، اما برای همان هم کلی مشورت میکرد. هیچوقت خودسرانه تصمیم نگرفت، چه آن زمان که دانشجو بود، چه وقتی که شده بود مهندس. خودش که پای کار بود، بقیه را هم تشویق میکرد به رأی دادن، هم کلاسی، هم دانشگاهی، هم اتاقی، استاد. بهشان ملاک میداد و میگفت «خط ولایت باید حفظ بشه. این ملاک انتخابتون باشه.» آخر هم جانش را توی همین راه فدا کرد، در راه حفظ خط ولایت. (شهید مدافع حرمهادی جعفری)
14) انتخابات که میشد، کارمان در میآمد. با بابا مینشستیم سر تک تک نمایندهها بحث میکردیم. میگفت «برای دونه دونه افراد باید حجت شرعی و عقلی داشته باشیم. اگه یه دونه رأی من باعث بشه این آدم بیاد روی کار، باید پاسخگو باشم.» (شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری)
15) همان روزهایی که اسم و آوازه ابوالحسن بنی صدر، خیلیها را که از پشت پردههابیخبر بودند، گول میزد، ابراهیم روی حرف خودش ماند. میگفت «کسیکه چند سال توی شرایط بحرانی انقلاب تو غرب زندگی کرده و حتی یه قدم برای کشورش بر نداشته، دلسوز مردم و انقلاب نیست، یا قدرت طلبه یا منافق.» (شهید حاج ابراهیم جعفرزاده، فرمانده تیپ 18 الغدیر)
16) با ماشین خودش میرفت تهران. عکس شهید رجایی، جزوه و هرچه دستش میرسید میآورد قم. بعد هم از آنجا میبرد دلیجان. عکسها را میچسباند، جزوهها را پخش میکرد. میگفت «نباید بذاریم اشتباه دفعه قبل تکرار بشه و یکی مثل بنی صدر بیاد بالا. باید تا میتونیم برای آقای رجایی تبلیغ کنیم. این بار باید یه آدم مکتبی رأی بیاره.» (شهید حسن محمودنژاد)
17) بودند آدمهایی که میگفتند «چرا باید رأی بدیم؟ فایده نداره که.» برای همین یک سؤالشان، هزار جواب داشت. می گفت «رأی تک تک ما توی سرنوشت کشور مهمه و اثر داره. اگه امروز رأی ندی فردا حق نداری بگی چرا فلانی کشورمون رو به تباهی کشورند و فلان شد. اگه رأی دادی، اون وقت حق اظهار نظر پیدا میکنی.» (شهید مدافع حرم روح الله صحرایی)
18) سرِ نامزدهای مجلس بحث میکردیم. گفتم «چرا فلانی رو تأیید میکنی؟» گفت «چون با شعار پشتیبانی از ولایت فقیه اومده، اون هم زمانی که بقیه برای جمع کردن رأی احزاب و گروهها جرأت نکردن از ولایت فقیه صراحتاً حمایت کنن. همچنین کسی نمیتونه به نظام خیانت کنه. نمیتونه خون شهدا رو نادیده بگیره.» (شهید یوسف سجودی، فرمانده تیپ سوم لشکر 17 علی بن ابی طالب(ع))
19) درست روز انتخابات خواهرها و برادرها جمع شده بودیم خانه پدر. چند نفر از اقوام هم آمده بودند. حرف از رأی و انتخابات که شد، بحث بالا گرفت. بعضیها گفتد «ما رأی نمیدیم.» میشناختمش. آدمی نبود که اینجور وقتها ساکت بماند. اما راهش را هم خوب بلد بود. از در استدلال و منطق وارد شد و همه سؤالهای شان را جواب داد. آخرسر قانع شدند. قرار شد همگی با هم برویم مسجد که حاجی گفت «بچهها رو هم با خودمون ببریم تا از همین الآن یاد بگیرن.» روح الله، سارا، زینب، چه ذوقی داشتند برای انداختن رأیهای مان توی صندوق. (شهید حاج عباس عاصمی، مسؤول اطلاعات و تفحص سپاه علی بن ابی طالب(ع))
20) از منطقه برگشته بود. میگفت: «اومدم که این چند روز رو همراه بچهها تا میتونیم تبلیغ کنیم.» انتخابات ریاست جمهوری بود. میگفت: «الآن قضیه ریاست جمهوری برای کشور از هر چیزی مهمتر و حیاتی تره، مهم که آقای رجایی با رأی بالا انتخاب بشه.» خیلی جاها با هم رفتیم، خیلی روستاها را سر زدیم. توی آن چند روز فقط خدا میداند چقدر از انتخابات و آقای رجایی برای مردم گفت. (شهید ناصر بختیاری)
21) سر حرف را با انتخاب کاندیدای اصلح باز کردم. گفت «من که به بنی صدر رأی نمیدم.» تعجب کردم. خیلیها قبولش داشتند. بعد ادامه داد «اگه یادت باشه بنی صدر تا یه روز مونده به پایان مهلت نامنویسی، ثبت نام نکرد. گذاشت تا وقتی که از ملاقات امام برگشت. همین که از در اومد بیرون اعلام کاندیداتوری کرد. به نظرم کاسهای زیر نیم کاسه ست. این آدم داره از ملاقات با امام سوء استفاده میکنه. میخواد به مردم وانمود کنه برنامهایی داشته که حضرت امام تأیید کرده.» آن روزها چیزهایی فهمیده بود که خیلیها ماهها بعد فهمیدند. (شهید یوسف کلاهدوز، قائم مقام فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
22) مؤمن انقلابی باشه.
در صدر اولویتهاش رسیدگی به مستضعفین و محرومین باشه.
توی سیاست خارجی، عزت و استقلال کشور رو حفظ کنه و استکبارستیز باشه.
در فضای داخلی عدالتخواه باشه
تجربه و مدیریت در سطح کلان کشوری داشته باشه.
کسیکه تمام این فاکتورها را داشت، اسمش ثبت میشد روی برگه رأی بابا. (شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری)
23) کلی برنامه ریخته بودند که بروند سر خانه و زندگی شان. از قضا تاریخ عروسی درست افتاده بود توی تب و تاب انتخابات. گفته بود «اگه بخوام عروسی بگیرم دیگه نمیتونم برای انتخابات وقت بذارم. همه باید تلاش کنیم مردم بیشتری بیایند تو صحنه.» عروسیاش را گذاشت بعد انتخابات. (شهید حسن محمودنژاد)
24) مهمترین معیارش برای انتخابات، نزدیکی طرز فکر و منش نامزدها با مواضع امام و رهبری بود. بین صحبتهایش دنبال همین میگشت، پیروی عملی از رهبری، کسیکه اینرا داشت انتخاب اول و آخرش بود. (شهید حاج حسن طهرانی مقدم، رئیس سازمان جهاد خودکفایی سپاه)
25) خانه که بود با هم میرفتیم، اما وقتهایی که میرفت پای صندوق، مجبور بود زودتر برود. دم در میگفت «خانوم سرگرم کارات نشی یادت بره رأی بدی؟» از آنجا هم مدام زنگ میزد که رفتی رأی بدی یا نه؟ سر به سرش میگذاشتم که بیا شناسنامهام رو ببر خودت رأی بده. میگفت «نه خانوم نمیشه. باید خودت بیای.» (شهید مدافع حرم سعید سامانلو)
26) میدانستیم برای هر اسمی که داخل صندوق میاندازیم، باید روز قیامت جواب بدهیم و برایش دلیل بیاوریم. سر دو راهی که میماندیم، میرفتیم سراغ مهدی. ملاکهای انتخاب دستش بود. میگفت «به کسی رأی بدید که در خط ولایت فقیه باشه. مردم دار و عاشق خدمت به مردم. توی شرایطی که زیر هجوم فرهنگی غرب هستیم، مسائل فرهنگی رو در نظر بگیره. دغدغه فرهنگ داشته باشه، دغدغه حجاب.» حرفهایش را که میشنیدیم، هم رأی مهدی می شدیم. دیگر خیالمان راحت بود. میدانستیم از اهلش پرسیدهایم، از یک خبره اهل تحقیق. (شهید مدافع حرم سیدمهدی موسوی)
27) استاندار اول خوزستان بود. در ظاهر مؤمن و متعهد، باطنش را فقط خدا خبر داشت. موشک و هواپیماهای پیشرفته چند میلیون دلاری که شاه خریده بود را با یک جمله که ما تو ایران موش داریم، موشک نمیخواهیم پس داده بود. ارتشیها را فرستاده بود خانه. سربازها را معارف کرده بود. خلاصه داشت با فرش قرمز میرفت استقبال صدام. حالا همان آدم شده بود کاندیدای اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری. حسین رفت دنبال دلیل و مدرک. تمام سندهایی که علیهاش بود جمع کرد. نشریه دیواریاش که آماده شد، از این و آن قرض گرفت و همه جا پخشش کرد. بعد هم از این شهر به آن شهر و سخنرانی علیه استاندار غیراستاندارد خوزستان. چند روز قبل از انتخابات هم رفت لانه جاسوسی و سندهای دست نشانده بودنش را در آورد. تلاشهایش بالاخره نتیجه داد، وقتی شب قبل از انتخابات، عدم صلاحیت تیمسار مدنی برای نامزدی را همه از تلویزیون شنیدند. (شهید سیدحسین علمالهدی)
28) سر جریان انتخابات 88 از مسؤولین و نظام دلخور بودند. غُر میزدند که «رأی نمیدیم. اینم شد مملکت؟ اون از وضع سیاسی، اینم از وضع اقتصادی.» بابا حرفهای شان را میشنید. میگذاشت هرچه مانده توی دلشان، بریزند بیرون. بعد با زبان خوش میگفت «تو علاقمند به کشورت هستی؟ دوست داری ایران پیشرفت کنه؟ پس نباید به مسائل بزرگ سیاسی مثل انتخاباتبیتفاوت باشی. اگه شما دغدغه سیاسی دارید و دلتون واسه ایران میسوزه، قدم اول اینه که باید پای صندوقهای رأی و اهدافی رو که دارید، با انتخاب یک شخص یا گروه دنبال کنید.» (شهید مدافع حرم حاج سعید سیاح طاهری)#
منبع: کتاب «اثر انگشت» (خاطرات و وصایای شهدا در موضوع انتخابات)، انتشارات حماسه یاران.
- يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۲۹ ق.ظ