میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

بازخوانى تحلیلى
نهضت تحریم تنباکو
در بیان امام خامنهاى

 

(به مناسبت سالروز پیروز نهضت تحریم تنباکو؛ 25 اردیبهشت 1270)

 

 

 

 

اشاره: نقش عنصر ایمان دینى در پیروزیهاى تاریخى ملت ایران به نظر رهبر معظم انقلاب، نیرومندسازى، مقاومسازى و بالا بردن قدرت کشور وظیفه ملى و دینى آحاد ملت است، و روش قدرتمندى کشور نیز، توجه به عناصر اقتدار است که اولین آن عناصر، ایمان دینى است. (نک: 19/10/1395) معظمله براى تبیین این حقیقت که «ایمان دینى جزو مهمترین عناصر مقاومت و تحرّک این کشور است» (همان) به تجربه تاریخى استناد کردند و پنج واقعه تاریخى را نمونههاى شاخص اقتدارآفرینى ایمان دینى معرفى کردند. بهطورى که اساسا «هر حرکتى در این کشور انجام گرفته است که اثرگذار، جریانساز و مؤثّر بوده است، عنصر ایمان دینى حرف اوّل را در آن مىزده است (همان)

پنج واقعه تاریخى مورد اشاره امام خامنه‌اى عبارت است از:

1) نهضت تنباکو

2) نهضت مشروطه‌

3) نهضت ملى نفت‌

4) نهضت پانزده خرداد

5) حماسه دفاع مقدس. (نک: همان)

    کلیدواژه: تنباکو؛ رژى؛ انگلیس؛ نفوذ استعمار؛ میرزای شیرازی

 برای ادامه متن کلیک کنید.

بازشناسى نهضت تحریم تنباکو و رهبر آن

ایشان در تحلیل اولینِ این وقایع خاطرنشان کردند: «قضیّه‌ى تنباکو که یک حرکت عظیم مردمى در کشور بود، عنصر دینى داشت؛ مرجع تقلید حکم کرد، مردم بر طبق حکم او به‌خاطر ایمان دینى عمل کردند و یک خیانت بزرگ را که براى سال‌هاى متمادى پدر این ملّت را درمى‌آورد، از سر این ملّت دور کردند.» (همان)

به بیان امام خامنه‌اى، مرحوم میرزاى شیرازى «عالم بزرگ تاریخ روحانیت و پرچم‌دار یک مبارزه‌ى پُرمغز و پُرمعنا علیه مراکز فساد و کانون‌هاى طغیان و انحراف» (14/12/1370) بود و علت اقدام هوشمندانه وى به قرارداد رِژى، به عمق فاجعه‌ى توطئه‌گرى استعمار انگلستان برمى گردد که میرزاى شیرازى توانسته بود با بصیرت نافذ خویش این توطئه را کشف کند، «مخالفت میرزاى شیرازى با کمپانى رژیِ معروف بود که در واقع همه‌ى کشور را به‌تدریج مى‌بلعید و مى‌خواست سرنوشتى مثل سرنوشت استعمارى هندوستان براى ایران رقم بزند.» (10/02/1386)

 

مرور اجمالى ماجراى نهضت تحریم تنباکو

به‌طور خلاصه فرایند وقوع نهضت از این قرار بود که ناصرالدین شاه در سفر سوم خود به اروپا در اثر ولخرجى‌ها و عیاشى‌هاى زیاد، پول‌هایش تمام شد و چون دیگر پولى در بساط نداشت، در ازاء دریافت 25 هزار لیره، امتیاز کشت و فروش توتون و تنباکو در ایران را به یکى از مشاوران و نزدیکان نخست وزیر انگلیس به نام «ماژور تالبوت» واگذار کرد.

مطابق این قرارداد کمپانى «رژى» باید سالانه 15 هزار لیره به صندوق دولت ایران واریز مى‌کرد و در مقابل کشت و فروش توتون و تنباکو را در انحصار خود مى‌گرفت. انگلستان قبلا توانسته بود از طریق همین قراردادهاى انحصارى، هندوستان را مستعمره خود گرداند و این‌بار مى‌خواست این توطئه را براى ایران رقم بزند چراکه زمینه آن‌را به‌دلیل‌ بی‌کفایتى شاه و خیانت‌کارى درباریانى مثل صدراعظم رشوه‌خوارى چون امین‌السلطان، فراهم مى‌دید.

اما در مقابل این قرارداد، مردم شهرهاى مختلف به رهبرى علماء بلاد، به مخالفت و مقابله پرداختند و جنبش‌هایى در شیراز، تبریز، اصفهان و در تهران برپا شد. با سرکوب مردم و تبعید عده‌اى از علما از سوى دولت و هم‌چنین‌بى‌اعتنایى شاه به تلگراف میرزاى شیرازى مبنى مخالفت مرجعیت دینى با این قرار و هم‌چنین لزوم بازگرداندن تبعیدشدگان، میرزاى شیرازى فتواى تاریخى خود را به این شرح صادر کرد: «الیوم استعمال توتون و تنباکو بأى نحو کان در حکم محاربه با امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) است.»

 

بازتاب حکم در داخل و خارج ایران

مردم سراسر کشور، استعمال توتون و تنباکو را ترک کردند؛ حتى سایر فرق مثل شیخیه و حتى یهودى‌ها و مسیحیان نیز از حکم متابعت کردند. در خارج از ایران علاوه بر شیعیان، رهبر مسلمانان قفقاز روسیه نیز اعلام کرد که مسلمانان آن کشور از استعمال دخانیات خوددارى کنند و دولت روسیه به این مناسبت، در مناطق مسلمان‌نشین استعمال تنباکو و توتون را در قهوه خانه و سایر مجامع عمومى ممنوع اعلام کرد.

حکم میرزاى اعظم چنان نافذ بود و همه جان‌ها را مسخر کرده بود و گویى معجزه‌اى اتفاق افتاده است. فرمانش رنگ و بوى فرمان سلیمانى داشت که جن و انس و وحوش و... از آن پیروى مى‌کردند. به راستى انقلابى بزرگ بود و شاه مستبد مجبور به قبول شکست و لغو قرارداد استعمارى در 25 اردیبهشت 1270 ه. ش شد. (نک: تحریم تنباکو و مشروطیت: پیامدها و عبرتها «مشعلى فراروى ملت ایران»، نوشته غلامعلى عباسى فردویى، انتشارات زائر، آستانه مقدسه قم، سال 1386)

 

برکات حرکت مبارزاتى میرزاى شیرازى

در نگاه رهبر فرزانه انقلاب، نهضت تحریم تنباکو و «حرکت میرزاى شیرازى، یک حرکت ذوابعاد و پُرمعنا و بسیار پُربرکت بوده است. آن یک سطرى که میرزاى شیرازى نوشت و آن روز بساط کمپانى انگلیسى را از ایران برچید و سلطه‌ى استعمارى را موقتاً از کشور قطع کرد، یک مبارزه‌ى چند جانبه بود.»

به بیان ایشان این نهضت، حداقل چهار برکت راهبردى براى کشور عزیزمان ایران داشت که عبارت‌اند از:

1. مبارزه با استبداد سلطنتى.

2. مبارزه با نفوذ استعمار و دخالت‌هاى خارجى.

3. مبارزه با خیانت‌هاى جریان روشنفکران غرب‌زده.

4. استقرار و استمرار سیره مبارزه بصیرت‌محور در جریان روحانیت متعهد.

1) بُعد استبدادستیزى نهضت

اولین ثمره حرکت میرزاى شیرازى، «مبارزه با دستگاه استبدادى سلطنت مطلقه‌ى ناصرالدین‌شاهى بود که در اوج خود هم بود؛ یعنى تا آن روز چهل و چند سال بود که آن پادشاه ظالم بر ایران حکومت مطلقه مى‌کرد و حقیقتاً هیچ‌چیز هم جلودار او نبود. مفاسد حکومت ناصرالدین‌شاهى، هم دامنه‌ى اقتصادى داشت، هم دامنه‌ى سیاسى داشت، هم دامنه‌ى معارفى و دینى داشت؛ مثلاً یکى از اهداف ناصرالدین شاه - طبق اسنادى که امروز در اختیار هست - این بود که نفوذ علما را در جامعه کم کند.

بعضى از غرب‌زده‌ها و قدرت‌زده‌هاى زمان ما مى‌خواستند مبارزه‌ى رضاخان با روحانیت را به‌حساب جریانات روشنفکرى بگذارند؛ که بله، رضاخان مى‌دید که علما مرتجع‌اند، و چون مى‌خواست کشور را نوسازى کند، لذا با علما مبارزه مى‌کرد! معلوم مى‌شود که این قضیه این‌طورها نیست؛ مسأله‌ى مبارزه‌ى با علما، در دستور کار همه‌ى سلاطین مستبد بود؛ نمى‌توانستند در کنار و روبه‌روى خود کانون قدرتى را تحمل کنند که تا اعماق دل مردم نفوذ دارد. رضاخان با همان‌انگیزه‌اى با علما برخورد مى‌کرد که ناصرالدین شاه مى‌خواست برخورد کند.

در همین قضیه، میرزاى بزرگ (رضواناللهعلیه) قبلاً یکى‌-‌دو نامه به ناصرالدین شاه نوشت و او را از این کارها نهى کرد؛ اما او با تعبیرات توهین‌آمیز و سبکى به میرزا جواب داد: شما مشغول درس و کار خودتان باشید؛ به این کارها کارى نداشته باشید! مى‌بینید که این عبارت هم عبارت آشنایى است و در طول این صد و چند سال، طرفداران قدرت مطلقه‌ى شخصى، بارها آن‌را به علما گفتند: بروید مشغول مدرسه و مسجد خودتان باشید؛ به سیاست چه کار دارید؟ ! پس ناصرالدین شاه داراى یک حکومت مطلقه و مستبده‌ى فردى بود که با اخلاق و اقتصاد و دین و روحانیت محبوب مردم معارضه و ناسازگارى داشت. بنابراین، یک بُعد فتواى میرزاى شیرازى، مبارزه با این خودکامه و کشیدن دندان قدرتمند این پلنگ تیزدندان بود؛ و حقیقتاً دندان او کشیده شد و قدرت او کم شد. این قضیه مربوط به سال 1308 هجرى است؛ یعنى چهار سال پیش از رحلت میرزا، و تقریباً پنج سال پیش از مرگ ناصرالدین شاه.» (14/12/1370)

2) بُعد استعمارستیزى نهضت

دومین نتیجه حرکت مرجعیت شیعه در نهضت تحریم تنباکو، «مبارزه‌ى با استعمار و نفوذ خارجى‌ها در این کشور بود. در چند سال آخر عمر ناصرالدین شاه - سال‌هاى اول قرن چهاردهم؛ یعنى از سال 1300 به بعد - کار دربار ناصرالدین شاه، امتیاز دادن به این دولت و آن دولت، این کمپانى و آن کمپانى، و گرفتن پول و فروختن مملکت شده بود؛ مثل امتیاز رویتر[ که مرحوم ملا على کنى در مقابل آن ایستاد] و همین امتیاز تنباکو و غیره! با آن حرکت عظیمِ میرزا و آن فتواى کوبنده، جلوى این انحصارها و امتیازها و دخالت‌هاى خارجى هم گرفته شد.» (همان)

3) مبارزه روشنگرانه با خیانتهاى غربزدگان

ثمره سوم نهضت تحریم تنباکو، «مبارزه‌ى با غرب‌زدگانى بود که در همان ایام، تازه شروع به ایجاد جریان‌هاى فکرى در داخل کشور کرده بودند و روى خودشان نام «روشنفکر» گذاشته بودند؛ از قبیل میرزا ملکم‌خان و امثال او؛ که این‌ها نه فقط با این حرکت خیانت‌بار ناصرالدین شاه مبارزه نکردند، بلکه همین شخص نامبرده - که او را به‌اصطلاح بنیانگذار و پدر روشنفکرى در ایران دانسته‌اند - حتّى خود دلال انحصارات خارجى هم بود! آن‌هایى که دم از روشنفکرى و دفاع از منافع ملت مى‌زدند، آن‌طور برخورد کردند؛ اما روحانیت و در رأس آن میرزاى بزرگ، این‌گونه قاطع و کوبنده با همه‌ى این‌ها مبارزه کرد.» (همان)

4) نهادینگى مجاهدت بصیرتمحور در سلسله عالمان متعهد

«این پرچم پُرافتخارى است که میرزاى شیرازى آن‌را بلند کرد و بعد از او این پرچم نخوابید. اگرچه قبل از میرزا هم از این‌گونه قضایا بود - زمان میرزاى قمى، زمان کاشف‌الغطاء و دیگران و دیگران، که در دفاع از منافع ملت اسلامى و اسلام و مسلمین و ورود در مسائل اجتماعى سعى وافرى داشتند - لیکن نمونه‌ى کامل آن، این حرکت بود. بعد از میرزا نیز شاگردان او و بزرگان حوزه‌ى علمیه‌ى نجف و کربلا و سامرا و قم و بقیه‌ى مراکز اسلامى، هرجا که محل حضور یک رهبر اسلامى و حضور قدرتمندانه‌ى اسلام بود، این‌ها حضور داشتند؛ و این یکى از عجایب تاریخ ایران است.» (همان)

 

درسهاى راهبردى از نهضت تحریم تنباکو

رهبر معظم انقلاب بعد از تحلیل ابعاد نهضت تحریم تنباکو، سه نکته را بهعنوان درسهاى راهبردى این واقعه تاریخى را یادآور مىشوند، اول، حفظ و احیاء حافظه تاریخى ملى؛ «برخلاف بسیارى از حوادث صدوپنجاه سال اخیر، متأسفانه هنوز درباره حرکت میرزاى شیرازى کار درست و کاملى نشده است... عجیب این است که این حادثه براى مردم ما شناختهشده نیست (نک: همان)

دوم، تبیین حقایق تاریخى براى مردم و بازنشانى خط خدمت علماء وارسته و خط خیانت عناصر وابسته؛ «هرجا که محل حضور یک رهبر اسلامى و حضور قدرتمندانه‌ى اسلام بود، عالمانى مثل میرزاى شیرازى حضور داشتند؛ و این یکى از عجایب تاریخ ایران است؛ و عجیب‌تر این است که این حادثه براى مردم ما شناخته‌شده نیست! مردم ما می‌دانند که وقتى ایتالیایى‌ها وارد لیبى شدند و آن کشور را اشغال کردند، مرحوم سیّدمحمّد کاظم طباطبایى - صاحب عروه - و بعضى دیگر از مراجع قم، به نفع مردم مسلمان لیبى و علیه ایتالیایى‌ها فتواى جهاد دادند.

مردم نمى‌دانند که وقتى انگلیسى‌ها در بوشهر نیرو پیاده کردند، مرحوم آیةالله‌العظمى سیّد عبدالحسین لارى - آن ملاى مجاهد طراز اول - اعلام جهاد داد و مردم را مسلح کرد و خودش نیز مسلح شد و پیشاپیش مردم حرکت و جهاد کرد.

مردم ایران نمىدانند که مرحوم شیخالشریعهى اصفهانى - مرجع تقلید بزرگ ساکن نجف - فتوا داد که استعمال اجناس مصنوعهى در داخل کشور لازم است و مردم باید از استفاده از مصنوعات خارجى اجتناب کنند، تا به این ترتیب دیگران در داخل کشور نفوذ نکنند. همه مىدانند که در ژاپن، حدود صد سال پیش از این گفتند که مردم حق ندارند از مصنوعات خارجى استفاده کنند، تا در داخل آن کشور چرخ اقتصاد به کار بیفتد؛ اما نمىدانند که در همان زمان، بلکه زودتر از آن، عین همین پیشنهاد و همین فتوا، از طرف مراجع و علماى شیعه صادر شد؛ منتها متأسفانه در داخل کشور، هیچکس از سرجُنبانها و اهل قلم و اهل سیاست و روشنفکران کمکشان نکرد!

فتواى میرزاى شیرازى دوم - مرحوم میرزا محمّدتقى شیرازى - در مقابله‌ى با انگلیسى‌ها، و فتواى تحریم انتخابات قلابى انگلیسى‌ها در عراق، نمونه‌یى دیگر از حضور علما در صحنه‌ى سیاست است. آن‌روز مرحوم شریعت اصفهانى فتوا داد که شرکت در انتخابات قلابى انگلیسى‌ها حرام است؛ کار سیاسى از این ‌روشن‌تر، از این قوى‌تر، از این‌روشن‌بینانه‌تر؟ امروز مسأله‌ى آن انتخابات، یواش یواش دارد از لابلاى کتاب‌ها خارج مى‌شود! آن علما و مراجع، سلف صالح شما هستند. این است معناى آن مطلبى که امام بزرگوار ما مکرر مى‌فرمودند که علما پیشوایان نهضت مردم علیه ظلم و استبداد در طول سالیان متمادى بوده‌اند؛ و این‌هاست که به شخصیت‌هایى مثل مرحوم سیّدحسن مدرس و مرحوم آیةالله کاشانى منتهى شد؛ این‌ها طلبه‌هاى همان مدرسه و شاگردان همان اساتید بودند که این‌طور در ایران درخشیدند.» (همان)

سوم، حفظ و تقویت ایمان دینى جامعه؛ «این ایمان دینى را باید نگه داشت. امروز از همه طرف باانگیزه‌ى دینى مردم دارد دشمنى مى‌شود؛ براى این‌که ایمان‌ها را اوّل در جوان‌ها و بعد در طبقات گوناگون دیگر به عناوین مختلف، به اَشکال مختلف از بین ببرند. این کارى است که دارد امروز به‌وسیله‌ى دشمن انجام مى‌گیرد.» (نک: 19/10/1395 )

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۲۱ ق.ظ
  • میز اول