میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

تا انتخابات 1400

تقابل «انگیزهسوزی» و «انگیزهسازی»؛
روح حاکم در انتخابات 1400

 

(ویژهنامهای برای انتخابات 1400)

 

 

 

    کلیدواژه: انگیزهسوزی؛ انگیزهسازی؛ انتخابات؛ آگاهیبخشی؛بصیرت افزایی؛ من رای میدهم

 برای ادامه متن کلیک کنید.

چیستی انگیزه

انگیزه -به معنی برانگیختن و ایجاد حرکت- فرایند شروع، هدایت و ثبات رفتارهای هدف محور برای برآوردن نیازها است. انگیزه یعنی دلیلی برای قدم‌گذاشتن در یک مسیر. همان نیرویی که باعث می‌شود با شوق و انرژی زیاد برای رسیدن به هدف شروع به تلاش‌کردن کنیم. انگیزه‌ها محرکه‌هایی هستند که باعث شکل‌گیری موفقیت و دستاوردهای مطلوب می‌شوند. بنابراین انگیزه یک نیروی هدایت‌گر برای تصمیمات و رفتارهای انسان است، انگیزه به افراد کمک می‌کند تا دست به اقدام بزنند و کارآیی آنها را برای حرکت به سمت اهداف بهبود می‌بخشد.

به بیان کاملا ساده، انگیزه برای انسان مانند سوخت برای خودرو است. همان طور که خودرو بدون سوخت و بنزین کار نمی‌کند، انسان هم بدون انگیزه و تلاش هرگز نمی‌تواند به سمت انجام هیچ کاری روانه شود و به موفقیتی در زندگی برسد.

 

انواع انگیزه

انگیزه دو نوع درونی و بیرونی دارد. «انگیزه درونی» نیروی جوشیده از درون، و «انگیزه بیرونی»، محرک‌های انگیزه‌بخش غیردرونی است و اصل در مقوله انگیزه، درونی بودن آن است؛ چرا که بارها به وضوح این موضوع را مشاهده کردیم که افراد توانمند بسیاری تنها به دلیل منفی بافی‌های اطرافیان، از ادامه مسیری که برای آنها موفقیت‌های بزرگ و قطعی را به همراه داشت بازمانده‌اند؛ و این واماندگی عمدتا به دلیل درون‌زا نبودن انگیزه‌های آنان بود.

 

نسبت انگیزه و انتخاب

مثل تمام افعال اختیاری انسان، انتخاب نیز دارای زیربنای انگیزه است و اساسا این انگیزه‌ی انتخاب است که انتخاب‌آفرین است. در نگاه دقیق‌تر ما انسان بی‌انگیزه نداریم، چون انسان طبق انگیزه خود عمل می‌کند، و انگیزه منفی و یا مثبت وی، رفتار انسان را تعیین می‌نماید. چون انسان بی‌انگیزه نداریم، بنابراین انسان بدون انتخاب هم نخواهیم داشت، انسان همواره در حال انتخاب‌گری مبتنی بر انگیزه‌های خویش است.

در مقوله انتخابات نیز عملاً چیزی به اسم رأی ندادن وجود ندارد، چون رأی دادن، تجلی انتخاب است و ما هم با رأی دادن رأی می‌دهیم، و هم با در خانه ماندن رأی می‌دهیم. آنچه نوع رأی دادن ما را تعیین می‌کند، انگیزه مثبت و منفی ماست. بنابراین مشارکت حداکثری در انتخابات، ریشه در انگیزه مثبت عمومی و حداکثری دارد. هرچه سطح انگیزه عمومی بالاتر، سطح مشارکت هم افتخارآمیزتر. این که ما حق رأی داریم مهم است و خودبخود یک موهبت الهی است، اما مهم‌تر این است که از این حق به درستی استفاده کنیم.

 

انتخابات؛ یک فضا و اتمسفر سیاسی

چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم، سیاست یک فضا و اتمسفر است، مثل هوا است، که چه بخواهیم و چه نخواهیم، باید در آن تنفس کنیم. اینکه کسی بگوید من با اهل سیاست نیستم و کاری با آن ندارم، در حقیقت دارد یک گزاره سیاسی را بر زبان جای می‌کند و در حال سیاست‌ورزی است. گذشته از اینکه چون ما علاقه‌ای به سیاست نداریم به این معنی نیست که سیاست هم علاقه‌ای به ما نخواهد داشت. به همین نسبت انتخابات هم یک فضا و اتمسفر سیاسی است و انسان را به میدان سیاست‌ورزی می‌کشاند، از این رو، چه ان کسی که رأی می‌دهد و چه آن کسی که اصطلاحا رأی نمی‌دهد، هر دو در حال موضع‌گیری سیاسی‌اند و در حال انجام یک کار سیاسی هستند.

 

تقابل «انگیزهسوزی» و «انگیزهسازی»؛ روح حاکم در انتخابات 1400

در تمام دوره‌های انتخاباتی، به خصوص انتخابات 1400 جبهه انقلاب و جبهه ضدانقلاب را می‌توان «جبهه انگیزه‌سازان» و «جبهه انگیزه‌سوزان» نامید. اهمیت و جایگاه انتخابات در نظام مردم‌سالار جمهوری اسلامی موجب شده که جریان انگیزه‌سوز، تمامی تلاش خویش را به کار گیرد تا مردم را نسبت به شرکت در انتخابات دل‌سرد و ناامید نمایند، تا نظام را از پشتوانه قوی سرمایه اجتماعی محروم سازد و در روند حرکت روبه‌جلوی نظام خلل ایجاد نماید.

از این رو برای خنثی نمودن توطئه‌های انگیزه‌سوزان باید تدابیر و راهکارهایی اندیشید که انگیزه مشارکت مردم در انتخابات افزایش یابد و زمینه حضور حداکثری آنان فراهم گردد.

 

عمدهترین روشهای انگیزهسازی انتخاباتی

مهمترین راهکارهای افزایش مشارکت عمومی و حضور حد اکثری مردم در انتخابات عبارتند از:

1)  آگاهیبخشی وبصیرت افزایی

آگاهی بخشی و بصیرت افزایی در مردم، نقش مؤثری در افزایش مشارکت مردمی در انتخابات دارد. مردم اگر درک صحیحی از موقعیت و جایگاه کشورداشته باشند و حساسیت انتخابات ریاست جمهوری و نقش آن را در پیشبرد اهداف و برنامه‌های کشور و ناکامی دشمنان در دستیابی به اهداف خویش بشناسند، به یقین در عرصه انتخابات حضور پر رنگی پیدا خواهند کرد.

مردم اگر به خوبی درک نمایند که حضور آنان در صحنه، خنثی‌کننده بسیاری از توطئه های دشمنان بوده و امنیت بیشتری را برای کشور به ارمغان خواهد آورد، مشارکت حداکثری رقم خواهد خورد. همواره حضور پر شور و حد اکثری مردم در عرصه انتخابات پیام روشنی برای دیگر کشورها داشته است و قدرت برتری را برای کشور ما به وجود آورده است و دشمنان را در تنگنا قرار داده است. به تصریح رهبر معظم انقلاب: «شور انتخاباتی در کشور و حضور مردم پای صندوق‌های رأی می‌تواند تهدیدهای دشمنان را بی‌اثر کند؛ می‌تواند دشمن را ناامید کند؛ می‌تواند امنیت کشور را تأمین کند. ملت عزیز ما در همه‌ نقاط کشور این را بدانند؛ حضور گسترده‌ آنها در پای صندوق رأی، در آینده‌ کشور تأثیر دارد؛ در امنیت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همه‌ مسائل مهم کشور تأثیر می‌گذارد.»(01/01/1392)

2)  احساس مؤثر بودن مردم از رأی خویش

طبق اصل ششم قانون اساسی در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکای آرای عمومی و از راه انتخاب رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، اعضای شوراها و ... اداره شود. لذا آگاهی و شناخت مردم از نقش مؤثرشان در اداره کشور و تعیین سرنوشت کشور می‌تواند انگیزه شرکت در آنان را افزایش دهد. از این رهگذر ملموس کردن این نقش برای مردم با شیوه‌های تبلیغات صحیح و اقناع‌کننده، در مشارکت حداکثری و به تبع آن، تعیین سرنوشت سیاسی کشور تأثیر مستقیم خواهد داشت.

3)  تفکیک گلهمندی مردم از عملکرد کارگزاران و علاقمندی آنان به انقلاب و نظام

به تعبیر مرحوم شیخ بهایی: «اسلام به ذات خود ندارد عیبی؛ هر عیب که هست از مسلمانی ماست.» آرمان‌های انقلاب اسلامی، آرمان‌هایی مبتنی بر عقل و فطرت بشری است و دقیقا همان اهدافی است که هر انسان و جامعه‌ای به دنبال آن استو لذا اساسا انقلاب و نظام اسلامی دشمنی‌بردار نیستند، چرا که به دنبال تحقق استقلال، عزت، آزادی، عدالت، قسط، کرامت و پیشرفت جامعه است و با این مفاهیم ارزشی اصولا نمی‌شود دشمنی کرد و دشمنی با این ارزش‌ها در حقیقت دشمنی با خویشتن است. به همین جهت قرآن می‌فرماید کسانی که از این ارزش‌های الهی غافل‌اند، در حقیقت از خودشان غافل گشته‌اند: « نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ.»(حشر:19). بنابراین حقیقت این است که مردم گله‌مند از کارگزاران هستند نه از نظام. بخصوص این نظامی که این همه شهید دارد و تقدس آن را برای مردم چندین برابر نموده است. اگر این حقیقت به درستی برای افکار عمومی تبیین شود، و مردم انتخابات را واریز اعتبار به حساب انقلاب و نظام بدانند و نه حساب فلان شخص و فلان حزب و جریان سیاسی، این تفکیک‌انگاری در انگیزه عمومی مؤثر خواهد بود.

4)  حاکمیت گفتمان شفافیت و صداقت در فرایند انتخابات

یکی از عوامل افزایش مشارکت مردمی، حکم‌فرمایی فضای شفافیت و صداقت و عاری از هرگونه ابهام و عوامل اطمینان‌زُدا است. اگر این جمله دیکتاتور جنایت‌کاری مثل «استالین» در جامعه طنین و پژواک داشته باشد، اساسا انگیزه‌ای برای مشارکت باقی نخواهد ماند: «مردمی که رأی می‌دهند انتخابات را تعیین نمی‌کنند، بلکه مردمی که رأی‌ها را شمارش می‌کنند آن را تعیین می‌کنند.» راهکار حکم‌فرمایی فضای شفافیت و صداقت، ایجاد فضای حقیقی رقابت سیاسی سالم، عمل صادقانه و شفافیت رفتار نامزدها، دستگاه مجری برگزاری انتخابات و رسانه‌ها است تا مردم نسبت به فرمایشی‌نبودن انتخابات اطمینان پیدا کنند. این نکته مهم را می‌توان در آیینه این بیان شاخص رهبر معظم انقلاب نظاره کرد: «انتخابات حقّ‌النّاس است.»(14/10/1394)

5)  تزریق روح امید در فضای فکری جامعه

در فرهنگ دینی، امید از جنود عقل می‌باشد.(نک: کتاب «جنود عقل و جهل» امام خمینی، ص130) و این نکته گویای این حقیقت است که هرچه عقلانیت کامل‌‌تر، به همان نسبت امید هم بیشتر. به تعبیر حکیم شهیر زبان زیبای فارسی، مرحوم فردوسی: «همیشه خردمند امیدوار؛ نبیند بجز شادى از روزگار».

به همین جهت، در بیان قرآن ناامیدی از نشانه‌های بارز مشرکین و منافقین است: «الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِکِینَ وَالْمُشْرِکَاتِ الظَّآنِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ...»(فتح:6) به همین نسبت می‌توان گفت یکی از شاخص‌های بارز ایمان، امید است چرا که یأس، نشانه‌ى کفر است: «لَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ.» همچنین از این توصیه مهم حضرت یعقوب علیه السلام به فرزندانش می‌توان استفاده کرد از مهم‌ترین رفتارهای مدیریتی رهبران الهی این است که هم خود مأیوس نمى‌شوند هم دیگران را از یأس باز مى‌دارند. و این راز توصیه مکرر رهبر معظم انقلاب به امید و روشن دیدن آینده است؛ بیانیه گام دوم را ببنید. امید، نیمی از خوشبختی است و در زندگی همان قدر اهمیت دارد که بال برای پرنده؛ انسان ناامید با مُرده تفاوت چندانی ندارد و جامعه ناامید با گورستان.

با این وصف و بیان قرآنی، تکلیف جریانهای انگیزهسوز داخلی و خارجی که به دنبال بزرگنمایی مشکلات و چالشها، و کوچکنمایی دستاوردهای انقلاب و نظام اسلامی و در نهایت القای ناکارآمدی انقلاب و اسلام هستند، معلوم است. آنها همان منافقین و مشرکینی هستند که با راهانداختن پیچیدهترین جنگها یعنی جنگ شناختی و جنگ ترکیبی(هیبریدی)- که سیاهنمایی، ناامیدسازی، انگیزهسوزی از ارکان این جنگهای پیچیده است- به دنبال نابودی مقدسترین حرکت محرومان و مستضعفان و ستمدیدگان هستند.

به همین دلیل است که رهبر فرزانه انقلاب در بیانیه گام دوم برای عنصر امید این چنین سنگ تمام می‌گذارند: «پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت... در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است.»

 

منطقنامه انگیزه حضور در انتخابات

همیشه کسانی هستند که انگیزه کافی برای شرکت در انتخابات را ندارند ولی ممکن است با یک تلنگر، انگیزه پیدا کنند و اصطلاحا «رأی دقیقه نودیها» بشوند. به نظر میرسد یکی از کارهای مهم نیروهای انقلابی، انگیزهسازی انتخاباتی برای مردم است. جملات انگیزهساز، الهامبخش و در عین حال کوتاه و اثربخش در این عرصه فوقالعاده مهم است. این جملهها حتی اگر یک نفر را هم پای صندوقهای رأی بیاورد، ما برندهایم! شک نکنید!

 

(1) انتخابات؛ خونآورد شهدا

شهدای بسیاری جان خود را فدای این نظام کردند تا به استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی برسیم، ما نباید به بهانه عملکرد اشتباه یک مدیر، وزیر یا شخص خاصی، از نظام گله‌مند شویم؛ ما ابتداءً باید به دنبال حفظ خون‌آورد شهیدان یعنی این انقلاب و نظام باشیم. بنابراین اینکه در انتخابات شرکت نکنیم و رأی ندهیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، به خون شهدا خیانت کرده‌ایم. حضور در صحنه انتخابات حفاظت از خون شهدا و شهید سلیمانی‌هاست. همه ما با مشکلات، دروغ‌ها و بدقولی‌ها مشکل داریم و گلایه‌های خود را هم مطرح می‌کنیم اما اگر انتخابات کم رنگ داشته باشیم نظام لطمه می‌بیند. تاریخ را می‌توان اصلاح کرد، اگر درست انتخاب کنیم.

 

(2) چرا انتخاب نکنیم؟

آیا این پیشنهادها منطقی است؟ برای زندگی بهتر دیگر انتخاب نکنید! در مجتمع مسکونی خود اگر مدیر ساختمانی انتخاب کردید که درست مدیریت نکرد، دیگر مدیر ساختمان انتخاب نکنید. در دانشگاه اگر برای درسی استاد انتخاب کردید که خوب تدریس نکرد در ترم جدید دیگر استاد انتخاب نکنید. در خریدها اگر گوشت خریدید ولی گوشت بی‌کیفیتی انتخاب کردید دیگر گوشت نخرید. ما در زندگی صدها انتخاب نادرست می‌کنیم ولی برای جبران، به جای انتخاب نکردن، بیشتر دقت می‌کنیم و انتخاب‌های صحیح و دقیق می‌نماییم. پس چرا در کشور، اگر رئیس جمهور خوبی نداشتیم دیگر رئیس جمهور انتخاب نکنیم؟ چیزی که سرنوشت انسان را می‌سازد، استعدادهایش نیست، بلکه انتخاب‌هایش است.

 

(3) بسته انگیزشی «هموطن!...»

•     هم‌وطن! هرچه «مشکلات» بیشتر باشد، برای حل آن‌ها، باید بیشتر در صحنه باشیم. این «مشکلات» را کسانی درست کرده‌اند، که به دنبال رأی ندادن ما هستند.

•     هم وطن! به تنهایی نمی‌توان وضع کشور را تغییر داد، «با هم بودن» اولین شرط تغییر است، و «شرکت در انتخابات» اولین گام باهم بودن. پس یاعلی!

•     هم‌وطن! چه بخواهیم و چه نخواهیم، زندگی و سرنوشت من و تو به هم گره خورده! من هیچ‌وقت به خودم اجازه نمی‌دهم که به سرنوشت تو خیانت کنم؛ بخاطر همین حتما در انتخابات شرکت می‌کنم.

•     هم‌وطن! شهدا چشم‌انتظار ما پای صندوق‌های رأی‌اند! شرمنده شهدا نشویم! یاعلی!

•     هم‌وطن! دیدن همدیگر پای صندوق‌های رأی، خودش پنجاه درصد موفقیت است. ایمان دارم!

•     هم‌وطن! رأی‌دادن برای تو هزینه‌ای ندارد اما یک رأی خوب، می‌تواند خیلی چیزها را برای همه فراهم کند.

•     هم‌وطن! درسته که رأی‌دادن هزینه‌ای نداره، اما رأی ندادن خیلی هزینش سنگینه!

•     هم‌وطن! چرا از قدرتمون برای تغییر به نفع کشورمون استفاده نکنیم؟! انتخابات قدرتمونه! یاعلی!

•     هم‌وطن! اگر رأی بدهیم ممکن است پیروز نشویم، ولی اگر رأی ندهیم، حتما شکست خوردیم.

•     هم‌وطن! باور کن؛ روز انتخابات، همون یه‌روزیه که ۳۶۵ روز ضرب‌در ۴ است.

•     هم‌وطن! اگر خودمان سرنوشت خودمان را نسازیم، دیگران به خودشان اجازه می‌دهند که برای ما سرنوشت بسازند. شرکت در انتخابات، یعنی ساختن سرنوشت به دست خودمان! یاعلی!

•     هم‌وطن! رأی ندادن، افتادن و گرفتار‌شدن در موج‌ها است؛ اما رأی دادن، مشارکت در موج‌سازی و مدیریت امواج است. انتخاب با توست!

•     هم‌وطن! انسان‌های موفق می‌گویند: از کلیدهای موفقیت «بزرگ فکرکردن و کوچک عمل‌کردن است»! رأی دادن یکی از مصادیق این جمله است.

•     هموطن! با رأی دادن، رسیدن به موفقیت ممکن است! اما بدون آن، محاله! باور کن!

•     هم‌وطن! شخصیت یک فرد را انتخاب‌هایش می‌سازد و شخصیت یک ملت را انتخابات.

•     هم‌وطن! پیروزی در گرو این است که مانند یک مردِعمل، فکر کنیم و مانند یک مردِمتفکر، عمل کنیم. شرکت در انتخابات، عملَ مردانِ متفکر و فکرِ مردانِ عمل است! یاعلی!

•     هم‌وطن! شرکت در انتخابات، سهیم شدن در گرفتن انتقام خون شهید حاج قاسم سلیمانی است. أین المنتقم؟!

•     هم‌وطن! شرکت در انتخابات، نشانه صداقت در انتظار فرج است! أین المنتظِر؟!

•     هم‌وطن! شرکت در انتخابات، لبیک به ندای «هل من ناصرٍ» غریب کربلا است. أین الحبیب؟!

•     هم‌وطن! رأی‌دادن یعنی همسنگری با رزمندگان اسلام و ادامه راه شهداء؛ و رأی ندادن یعنی اهل‌کوفه شدن و تنها گذاردن امام حق! لبیک یاحسین!

 

(4) بسته انگیزشی «من رای میدهم چون...»

-     من رای می‌دهم چون آزادم.

-     من رای می‌دهم چون رؤیایم ایرانی آبادتر است.

-     من رای می‌دهم چون سرنوشت کشورم به رای من بستگی دارد.

-     من رای میدهم چون باعث افزایش اقتدار ملی، عزت اسلام و رسوایی استکبار خواهد شد.

-     من رای می‌دهم چون در قبال سرنوشت کشورم مسئولم.

-     من رای می‌دهم چون بی تفاوتی معنایی جز فرار از مسئولیت و سپردن اختیار به غیر نیست.

-     من رای می‌دهم چون یک جوان انقلابی‌ام.

-     من رای می‌دهم چون انتخابات از ارکان مهم و پایدار در شکل گیری ساختارهای سیاسی جوامع مختلف است.

-     من رای می‌دهم چون می‌خواهم به پیام رهبرم لبیک بگویم.

-     من رای می‌دهم چون کشورم را دوست دارم.

-     من رای می‌دهم چون وظیفه ملی است.

-     من رای می‌دهم چون نظام کشورم برای من احترام قائل است.

-     من رای می‌دهم چون جمهوری اسلامی را دوست دارم.

-     من رای می‌دهم چون می‌خواهم فرزندانم آرامش و امنیت داشته باشند.

-     من رای می‌دهم چون چون ایرانی هستم.

-     من رای می‌دهم چون رای من تاثیرگذار است.

-     من رای می‌دهم چون یک ایرانی آگاه و بیدارم.

-     من رای می‌دهم چون چون از فرزند این آب و خاک هستم.

-     من رای می‌دهم چون نمی گذارم خون شهدا پایمال شود.

-     من رای می‌دهم تا دشمن بداند تا پای جان، پای این انقلاب هستیم.

-     من رای می‌دهم چون فریب رسانه‌های غربی را نمی خورم.

-     من رای می‌دهم چون برای خود ارزش قائلم.

-     من رای می‌دهم چون باور دارم انتخابات یعنی تعیین سرنوشت(إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ(رعد: 11)).

-     من رای می‌دهم چون اجازه نمی دهم کس دیگری به جای من تصمیم بگیرد.

-     من رای می‌دهم چون رای داده پشیمان بهتر از رای نداده پشیمان است.

-     من رای می‌دهم چون حضور در انتخابات را یک حماسه و جهاد سیاسی می‌دانم.

-     من رای می‌دهم چون نمی خواهم به میل دشمنانم رفتار کرده باشم.

-     من رای می‌دهم چون می‌دانم از رأی دادن من چه کسانی خوشحال و چه کسای ناراحت می‌شود؛ شهدا و دشمنان اسلام را می‌گویم.

-     من رای می‌دهم چون دلم می‌خواهد فعل خواستن و توانستن را برای دشمنان ایران صرف کنم.

-     من رای می‌دهم چون باور دارم به «می‌شود»، «می‌توانیم».

-     من رای می‌دهم چون وجود دارم و هستم.

-     من رای می‌دهم چون وجدان دارم و نمی‌خواهم در محکمه وجدان محکوم باشم.

-     من رای می‌دهم چون هر رای یک سند ضمانت است برای حفظ و ادامه آرمانهای شهدا.

-     من رای می‌دهم چون سرنوشت و آینده کشورم برایم مهم است.

-     من رای می‌دهم چون نمی خواهم شرمنده شهیدان باشم.

-     من رای می‌دهم چون جوابی هرچند کوچک برای شهدا داشته باشم.

-     من رای می‌دهم تا با حضور خود ثابت کنم قدم اول را برای نثار نیمه جان خود در راه اسلام برداشته ام.

-     من رای می‌دهم چون رای ندادن نشانه اعتراض نیست، نشانه عقب‌نشینی است، البته اگر نشانه عقب‌ماندگی نباشد.

-     من رای می‌دهم چون مطمئنم دشمنان و بدخواهان وطنم از مشارکت اکثریت مردم در انتخابات بیم دارند.

-     من رای می‌دهم چون دشمن برای دلسرد کردن مردم در انتخابات و درنهایت ناامنی در ایران برنامه ریزی می‌کند.

-     من رای می‌دهم چون می‌خواهم به اندازه خودم در سرنوشت آینده مملکتم مؤثر باشم.

-           من رای می‌دهم چون به سهم خودم می‌خواهم به شخصی که اصلح است کمک کنم.#

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ق.ظ
  • میز اول