میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

جستارهایی از بیانات امام خامنه‌ای در روز معلم‌

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۱۵ ق.ظ

جستارهایی از بیانات امام خامنهای
در روز معلم

 

 

20 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

       کلیدواژه: بیانات امام خامنهای؛ سیاستگذاری خارجی جمهوری اسلامی؛ میدان؛ دیپلماسی؛ دکتر ظریف

 

اول- محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب در 12 اردیبهشت

بیانات مقام معظم رهبری در روز یکشنبه 12اردیبهشت، یک بسته کامل و الگوی سخنانی بود که از یک رهبر حکیم انتظار میرود. منشوری جامع از بایدها و نبایدهای در پنج مهمِ *معرفتی، *فرهنگی، *اقتصادی، *سیاست داخلی و *سیاست خارجی بود. سخنانی راهبردی، دقیق، حکیمانه و مقتدرانه و بیاناتی که نمونه روشن فصلالخطاب بود.

 برای ادامه متن کلیک کنید.

1- در بخش اول، بیاناتی نغز درباره ماه مبارک رمضان و قله آن، لیالی قدر و آداب این ایام و لیالی و توصیههایی در این باره. خصوصا بیانات کوتاه و پر نکته ایشان در بیان مقام امیرمومنان علیهالسلام و «مقام امامت» ایشان و ویژگیهای بارز شخصیت آنحضرت و لزوم الگوگیری از آنبزرگوار در همه عرصههای حیات انسانی و معرفی الگوهایی از اقتداکنندگان به ایشان در زمان ما، مانند شهیدسلیمانی.

2- در محور دوم، ایشان عرصهی فرهنگ را بمثابه نرم افزار نظام و انقلاب تعبیر نمودند و معلمان جامعه را افسران آموزش و فرهنگسازی و پیشرفت اجتماع، خطاب کردند. از شهید مطهری بهعنوان مصداق بارز این محور نام برده و «تولید» و«نشر» تفکر را ویژگیهای علمی ایشان بیان کردند. همچنین اشارههایی زیبا به نقش معلمان در پیشرفت جامعه و لزوم توجه به اهمیت این قشر و منزلت ایشان.

3- محور سوم در بیانات ایشان، اقتصاد است و قلب تپنده این حوزه، کارگران عزیز که بار معیشت جامعه بر دوش این صنف بوده و چرخ اقتصاد کشور بدون آنها امکان چرخیدن ندارد. به تعبیر خود ایشان از مهمترین عوامل تولید، داشتن کارگرانی با مهارت، چابک و سرحال است که جز با تأمین حقوق و رسیدگیهای مکمل بیمهای و بهداشتی و اسکانی امکانپذیر نیست. اشاره دقیق مقام معظم رهبری جهت توجه بیش از پیش به این مجموعه، درحالیاستکه جنگ روانی جدی در رسانههای بیگانه به بهانه حقوق کارگر علیه نظام بهطور موسمی شکل میگیرد. عملکرد ضعیف دولتها در این حوزه، باعث فلج اقتصادی و در بلندمدت باعث مصرفکنندگی افراطی و وابستگی به بیگانه خواهد شد.

4-  عرصه سیاست داخلی، چهارمین محور سخنان ایشان بود که به اهمیت انتخابات و قانون کشور موضوعات کلیدی را بیان کردند. تأکید بر سلامتی و امنیت تاریخی انتخابات از اول انقلاب و هشدار علیه کاندیداهای مختلف و متنوع و بدون برنامه و کماطلاع از ظرفیت کشور. همچنین انتقاد از اشخاصی که صندوق رای را تا زمانی که به نفعشان باشد بر میتابند، محورهای انتخاباتی صحبتهای ایشان بود.

5- پنجمین محور، در رابطه با سیاست خارجی و فایل صوتی منتشرشده نیز که خیل کثیری از مردم و اهالی رسانه، منتظر موضعگیری ایشان بودند، نکات مهمی را گوشزد کردند. اظهار تأسف از صحبتهای دشمنشادکن وزیر امور خارجه و بهم زدن دوقطبی میدان - دیپلماسی و تعیین دقیق نقش و جایگاه وزارت خارجه که مطابق ساختارهای قانونی تمام دنیا، مجری است نه سیاستگذار، محورهای کانونی فرمایشات رهبر انقلاب در بیانات امروزشان بود.

6- در ادامه محور پنجم و در نقد سخنان مطرح شده در فایل صوتی، دفاع از میدان نظامی و نیروی قدس سپاه بهخاطر فعال نگهداشتن و عمق بخشیدن به دیپلماسی در سطح منطقه و غرب آسیا، راهبردیترین فراز صحبتهای ایشان بود که فصلالخطابی بر دوقطبیسازیهای غیرمسؤولانه و توام با شیطنت برخی از افراد و جریانها بود.

در مجموع سخنان اخیر حضرت ایشان محورهای مهمی داشت که قطعا بخش آخر بیانات ایشان، فراز اصلی و راهگشا و گره گشایی است که بخش عمدهای از سناریوهای طراحی شده دشمن در دوقطبیسازیهای کاذب و التهابات سیاسی را خنثی کرد.

 

دوم- نگاهی به متن و فرامتن بیانات

در لابلای بیانات ایشان و از فحوای آن نکات مهمی بهعنوان سرخط تحلیلی به دست میآید که به برخی از آن اشاره می کنیم:

یکم- تعبیر افسران سپاه پیشرفت برای معلمان، تعبیری بدیع و زیبا بود که جای تامل و تبیین دارد. تعلیم و تربیت زیربنای پیشرفت و میدان و محور اصلی پیشرفت است که بدون آن پیشرفت ممکن نیست. در این میدان نقش معلمان افسری است. این تعبیر هم تنبهی به خود معلمان است و هم تذکری به مسؤولان که اهمیت جایگاه این قشر عظیم و قدرناشناخته را بیشتر دریابند.

دوم- در بخش اقتصادی که به تناسب روز کارگر بیان فرمودند یک نکته بسیار بسیار مهم است که نگاهی نو و فقاهتی است که باید با تبیین فقهی بدان پرداخته شود. این مهم در قالب هشدار بیدارکننده ایشان درباره کسانی است که کارگاهها و کارخانهها را به سودای منافع حرام و باطل میخرند و آنرا تبدیل به منابع دیگر مالی میکنند. ایشان این عمل را «خیانت» و آنرا مصداق «اکل بالباطل» و «کسب حرام» دانستند.

سوم- در موضوع انتخابات، نکته مهم پرهیز از تخریب انتخابات با ناامیدسازی مردم با خدشه در سلامت انتخابات و مجریان و ناظران آن است. و مهمتر از آن التزام داوطلبان ریاست جمهوری به قانون اساسی و اجتناب از ورود پشتوانه برنامهای و توام با وعدههای ناشدنی.

چهارم- و اما در باره فایل صوتی منتشر شده نیز چند نکته مهم در این بیانات به چشم میآید:

1- رهبر انقلاب در این بیانات برای بار دیگر نشان دادند که در حوزهی منافع ملی و خط قرمزهای نظام با هیچکس در هیچمرتبه و مقامی رودربایستی ندارند وبا صراحت و قاطعیت ورود میکنند.

2- این سخنان بسیار حکیمانه بود. ایشان بدون اشاره به نام مصاحبهکننده، به دوقطبیهای مرسوم دیپلماسی و میدان وارد نشدند و هیچ اشارهای نیز به مذاکرات وین نداشتند. سه نکته عدم اشاره به نام، عدم ورود به دوقطبی کاذب دیپلماسی و میدان و عدم یاد کرد نشست وین، در این باره یک درس عملی برای یک تحلیل سیاسی هوشمندانه بود.

3- تمرکز ایشان بیش از انتشار - سارقانه و خائنانهی آن-           بر محتوای سخنان این مصاحبه بود که تکرار سخن دشمن و خطای بزرگ و دشمنشادکن تلقی شد. در واقع محتوای سخنان نقد جدی و تخطئه را از سوی بالاترین مقام نظام میطلبد اما انتشار آن یک عمل مجرمانه و خائنانه است که باید پیگیری امنیتی و برخورد قضایی بشود. این نیز یک درس مهم در شناخت نقاط اصلی در یک تحلیل است.

4- نکته دیگر هوشمندی ایشان در نقد این سخنان در تمرکز بر «دشمن» بود. تکرار حرفهای خصمانه دشمن و آمریکا و سخنان دشمن شاد کن، هر سه بهنوعی به موضوع دشمنشناسی اشاره داشت و اینکه نباید در زمین دشمن بازی کرد. نقدجدی و اصلی به محتوای سخنان مزبور، وجه دشمن شاد کردن آن است. که نکته آموزنده دیگری است.

5- خطای بزرگ مصاحبهکننده در دو محور اصلی است؛ «خطای در فکر» و «خطای در اِبراز» بود. این نوع تفکر در شخصیتی که وزیر خارجه یک کشور است جای تعجب و تاسف دارد و ابراز و بیان آشکار آنجای تاسف و تعجب بیشتر دارد که باید وزن این خطا و نحوه مواجهه و برخورد آن باید در جای خود مشخص شود. آنچه هست اینکه این خطا با دو پست اینستاگرامی و عذرخواهی، جبرانشدنی نیست و باید جبران متوازن با این خطای بزرگ، اتخاذ گردد.

6- نکته مهم دیگر اینکه سیاست گذاری خارجی جمهوری اسلامی طبق اصل 176 برعهده رهبری است. که سازوکار طراحی و اعمال آن در شورای عالی امنیت ملی تعبیه شده است که سران سه قوه، وزرای ذیربط، فرماندهان نیروهای مسلح، دو نماینده رهبری در آن حضور دارند. این شورا عرصههای عمل را مشخص کرده و تقسیم کار میکند. در این تقسیم کار وزارت خارجه مجری سیاستهاست کما اینکه نیروی قدس هم مجری است. منتهی یک تفاوت وجود دارد و آن اینکه سپاه قدس در عرصههای واگذار شدهی به او بسیار موفق و پیروز عمل کرده است لکن وزارت خارجه در اجرای این سیاستها، در موارد زیادی موفق عمل نکرده است.

 

سوم- نقد جریان شناسانه محتوای مصاحبه دکتر ظریف

انتشار فایل صوتی مصاحبه دکتر ظریف در فضای عمومی کشور و حتی جهان، موجی از تحلیلها و نقد و نظرها را بهوجود آورده است. نشر این مصاحبه، بمب خبری دودزایی که درصدد بود، در هنگامه نشست وین و روزهای قریب به انتخابات، فضا را دودآلود کرده و به اهداف خود برسد.

 

تصویری از آنچه اتفاق افتاد

یکشنبه شب پنجم اردیبهشت ماه بود که تلویزیون سعودیپناه، اقدام به انتشار دقایقی چند از صوت گفتگوی دکتر محمد جواد ظریف با سعید لیلاز روزنامه نگار و تحلیلگر اقتصادی! کرد. در این صوت ظریف از اختلافات بین خود و شهیدسلیمانی و از به خدمت درآمدن دیپلماسی برای میدان میگفت. همچنین از دیدار سردار دلها با پوتین و تحلیلی که از آن وقایع ارائه میداد. در کمتر از چند دقیقه بیبیسی و دیگر شبکههای ماهوارهایی و شبکههای اجتماعی خارجی و داخلی اقدام به بازتاب گسترده و تحلیل پیرامون آن مصاحبه کردند.

همآنشب معلوم شد که اینمصاحبه، بخشی از پروژه تاریخ شفاهی است که قصد دارد فعالیتهای دولت یازدهم و دوازدهم را مستندسازی کند. متولی پروژه نیز آقای حسامالدین آشنا، مدیر مرکز استرتژیک ریاست جمهور است که در شورایی مرکب از محمدقوچانی (محکوم فتنه 88)، سعید لیلاز (محکوم فتنه 88) دیاکوحسینی (از عناصر غربگرا و مشاور دولت در طرحهای منطقهای) محمد فاضلی (جامعهشناس غربزده که سال گذشته قصد پناهندگی به آمریکا داشت!) فارغ از اینچیدمان بحثبرانگیز، آنچه در بیانات رهبر عزیزمان آمد «تعجب» و «تأسف» از محتوای سخنان آقای ظریف بود که با تعابیری چون «خطای بزرگ»، «تکرار حرفهای خصمانه دشمن»، «تکرار حرفهای آمریکا» و «حرفهای دشمن شادکنآنچه که مورد تأکید ایشان واقع شد، تعجب و تاسف از محتوا بود و گرنه معلوم است که انتشار آن، عملی سارقانه و خائنانه است و باید با جدیت دستگاههای امنیتی پیگیری و پیشگیری شود.

 

نگاهی جریان شناسانه به سخنان دکتر ظریف

اول- به سخنان دکتر ظریف و دیدگاههای او در باره سیاست خارجی، با نگاه جریانشناسانه باید نگریست. جناب آقای ظریف و همفکران ایشان در طول چهل سال گذشته و براساس دیدگاههای واقعگرایانه (نه واقعبینانه) بر این باورند که دیپلماسی کتاب حلالمسایل همه مشکلات کشور است. این طیف در زمان جنگ نیز چنین اعتقادی داشتند و براین اعتقادند که همهچیز باید در خدمت دیپلماسی باشد. همین نگاه بود و هست که معتقد است ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و در حالی که درحالی که این نگاه یک تصور هنوز شهرها و مناطق زیادی در دست دشمن بود سخن از مذاکره سر داد و در مجلس دوم، «مجمع عقلا» را تأسیس کرد تا جنگ را با مذاکره پیش ببرد و به پایان برساند.

دوم-این جریان معتقد است، با ایجاد سازمانهای بینالمللی و بسط بازارهای جهانی و جهانیشدن اقتصاد و گسترش دموکراسی در جهان، صلح، پایدار خواهد شد. بازیگران و کنشگران روابط بینالملل نیز از نگاه ایشان، فراتر از دولتها هستند، که چارهای جز همراهی و انعطاف در برابر آنان نیست. این جریان معتقد است مقابله و مبارزه و استقلالخواهی در شرایط کنونی جهان، راه به جایی نخواهد برد، تنها راه همراهی و همکاری با جریان حاکم بر جهان است و در صورت بروز اختلاف و دشمنی یا جنگ، با مذاکره و دیپلماسی است که نتیجه حاصل خواهد شد.

ایشان در تصوری فانتزی فکر میکنند که میتوان با دیپلماسی میدان را حفظ کرد و نیازی به جنگ و درگیری نیست. زیرا از سویی احتمال مقاومت تا پایان راه نیست و از دیگر سو از طریق مجامع جهانی میتوان به حق خود رسید. آقای ظریف و طیفی از نخبگان ما با رویکرد ایدهآلیستی فکر میکنند با دیپلماسی صرف، میتوان مسائل و مشکلات فراروی کشور را در ابعاد داخلی و خارجی حل و فصل کرد. زیرا اکثرمشکلات کشور ریشه در روابط خارجی دارد و با آن فرمول باید حل و فصل شود. چنانچه در سالهای اخیر حل مشکل کمآبی و صنعت و اخیرا حتی مشکل کمبود گوشت مرغ را به این بخش گره زدند. حال آنکه این تصور، اشتباه است و کاملا بدیهی است که بدون داشتن قدرت و مولفههای راهبردی قدرت، اقتدار مردمی و سرمایه اجتماعی و اتحاد و انسجام ملی از یک سو و عوامل راهبردی دیگر مانند موشکهای بالستیک و فناوریهای راهبردی مثل هستهای و ایجاد عمق استراتژیک، نمیتوان به اهداف دیپلماتیک دست یافت.

سوم- این طیف فکری، جهان و جامعه جهانی را در مجامع بینالمللی و شاخههای فرعی آن تعریف میکند و جهان را بیشتر در قالب جهان غرب با محوریت آمریکا و اروپا و (خصوصا سه کشور اروپایی انگلیس و آلمان و فرانسه) جستجو میکند. نگاه او به غرب نگاهی اصالتانگارانه، سهلانگارانه، خوشبینانهی افراطی و دیدگاهش به شرق جغرافیایی نگاهی فرعی، بدبینانه و سختگیرانه است. این گروه بین حزب جمهوریخواه و دموکرات و بین ترامپ و بایدن فرق میگذارد!!

این باور، بیش از آنکه تنظیم روابط براساس آرمانهای اسلامی و ملی و حداقل منافع ملی کشور شکل بگیرد بر اساس دیدگاههای شیفتگی باورمندانه و وادادگی منفعلانه شکل میگیرد. با همین نگاه است که ارتباط با روسیه و چین و کشورهای همسایه به اولویت دستچندم تبدیل میشود و آنچه از مصاحبه تاکنون منتشر شده است بیش از آنکه تخطئه و بهچالش کشیدن آمریکا باشد تبدیل به نقد روسیه میشود که شریک راهبردی ایران در سه دهه اخیر بوده است.

چهارم- در این طیف فکری تضاد بین ایران انقلابی و آمریکا و صهیونیسم به یک اختلاف طولانیمدت تقلیل مییابد. لذا در طول سالهای اخیر و در مسأله فلسطین و در موضوع سازش عرفات با صهیونیستها برخی از این جریان تلویحا خواستار کنار آمدن ایران با رژیم صهیونیستی شدند و در باره ارتباط با آمریکا که بیش از سه دهه است به اتحاد نظر رسیده و دائما برای تحقق این آرزویشان در تلاش هستند. بدونتردید و در صورتیکه به اعتقاد ایشان، ایران با آمریکا کنار بیاید نوبت گفتگو و مذاکره در باره نحوه مواجهه با مسائل منطقه و مسألهی فلسطین خواهد رسید. نهایت برجام 2 و 3 چیزی جز این نخواهد بود.

پنجم- عدم درک درست ساهیانه یا عامدانه، نسبت میدان و دیپلماسی و فقدان دریافت عمیق از اهمیت و اولویت «میدان»و دمیدن در دوگانه غلط میدان و دیپلماسی از این جهت است. ایشان بر این تصورند که چون دیپلماسی و گفتگو تمام فاکتور حل مسائل معضلات است پس جایی برای میدان نخواهد ماند و اگر هم نقشی باشد فرعی است. لذا میدان باید در خدمت دیپلماسی باشد. این طیف گویا فراموش کردهاند که در سال 64 و در هنگام پایان دولت اول میرحسین موسوی، مجلس و رییس جمهور وقت، با ادامه کار دولت و نخست وزیر موافق نبودند. در این شرایط فرمانده وقت جنگ و میدان (سردار محسن رضایی) به تهران میآید و بهخاطر شرایط جنگی از امام درخواستکند، دولت بعدی با همین نخست وزیر و کابینه و با حداقل تغییرات تشکیل شود، امام راحل که خود نیز به تغییر دولت مجاب شده بودند با این نظر، امر به ابقای دولت داده و نظر فرمانده میدان را بر نظر دو قوه ترجیح دادند و همگان -جز گروهی از نمایندگان - نیز تمکین کردند.

اساسا میدان و دیپلماسی دو جزء مکمل هستند و طبیعی است که نقش میدان در بسیاری از مقاطع باید اولویت داشته باشد. این یک نکته معمول و مرسوم در جهان است. روشنترین نمونه آن، همین نسبت میدان و دیپلماسی در آمریکا است. جالب است بدانیم که؛ آمریکا دنیا را به شش فرماندهی تقسیم کرده است:

01  فرماندهی آمریکای شمالی آمریکا

03  فرماندهی آمریکای جنوبی آمریکا

03  فرماندهی آفریقایی آمریکا

04  فرماندهی اروپایی آمریکا

05  فرماندهی حوزه پاسفیک (آسیا اقیانوسیه) آمریکا

06 اصلیترین بخش فرماندهی سنتکام یا مرکزی آمریکااست که حوزه غرب آسیا و ازجمله ایران با اوست.

فرمانده سنتکام راهبرد و استراتژیهای آمریکا در حوزه سنتکام (که ما هم در آن هستیم را دنبال میکند) و اصل کار با سنتکام است و وزارت خارجه آمریکا بهعنوان نمود بیرونی و دیپلماتیک کار بخشی از کارها را برعهده دارد. در واقع پرونده منطقه در آمریکا هم دست سنتکام و پنتاگون است و همه آن در دست وزارت خارجه آمریکا نیست. و این نوع تقسیم کار در تمام جهان مرسوم است.

ششم- همین نگاه، ممکن است، شخصیت بزرگی مانند سردار سلیمانی را دوست بدارد. برای او اشک بریزد. تمجیدش کند. اما فهم راهبردی، عمل راهبردی و درک عمیق انقلابی او را نتواند بپذیرد. حتی دلگیر و عصبانی بشود و ناشیانه یا عامدانه او را و نحوه مواجههاش با مسائل را تخطئه کند و برنتابد و به جای آسیبشناسی نگاه و رفتار خود با سخنان فرافکنانه، گناه کمبودها و کاستیها و شکستها را بر عهده او بگذارد و همهی اینها را نظر کارشناسی بداند و بنامد.

هفتم- این نگاه غیر راهبردی و سادهانگارانه و از سرشیفتگی به غرب جای تعجب و شگفتی بسیار دارد. آنهم از کسیکه سیاستهای نظام را در طول 49سال اخیر دیده است و تفاوت منطق مقاومت و برد و نفوذ آنرا بارها مشاهده کرده است و بارها، ازجمله در همین مصاحبه، بارها بدان اذعان کرده است و اکنون اینگونه، درباره آن سخن میگوید. جای تاسف هم دارد که این سخنان بدون درک عمیق از سیاستها و ساختار نظام، بدون توجه به الزامات و بازتابهای آن و تأثیر منفی آن بر امنیت ملی و منافع ملی، بدون برخورداری از سواد رسانه لازم، مبادرت به چنین مصاحبهای با چنین کسانی و در چنین زمانی میکند!#

 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۱۵ ق.ظ
  • میز اول