دیپلماسى یک جنگ است!
دیپلماسى
یک جنگ است!
اهمیت نقشآفرینى نیروى قدس در مناسبات بینالمللی
اشاره: رهبر انقلاب اسلامى در سخنرانى تلویزیونى خطاب به ملت ایران در تاریخ 12/2/1400 درباره نیروى قدس که از عوامل تحقّق سیاست عزّتمند جمهورى اسلامى در منطقه است فرمودند: «نیروى قدس بزرگترین عامل مؤثّر در جلوگیرى از دیپلماسى انفعالى در منطقهى غرب آسیا است؛ نیروى قدس در منطقهى غرب آسیا یک سیاست مستقلّ جمهورى اسلامى را و سیاست عزّتمدار جمهورى اسلامى را تحقّق بخشیده... ما باید مستقل و عزّتمند و پُرتلاش و پُرتوان عمل کنیم و این کار را در منطقه بعضىها کردهاند و بحمدالله به نتیجه رسیدهاند.»
کلیدواژه: دیپلماسى؛ سردار سلیمانى؛ سبک زندگى اسلامى؛ قدرت نرم؛ سیاست خارجى؛ نیروى قدس
ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.
ایران تهدید مدام آمریکا
در آخرین گزارش ارزیابى سالیانهى جامعهى اطلاعاتى آمریکا از تهدیدات ملى که در تاریخ 24 فروردینماه امسال منتشر شد، ایران را «تهدید مستدام آمریکا و منافع متحدانش در منطقه» معرفى مىکند که ایران بهدنبال آن است تا «تأثیرگذارى ایالات متحده در منطقه را از بین ببرد» و با گسترش تأثیرگذارى خود در منطقه «تهدیدات علیه ثبات خود را به حداقل برساند.» نگرانى نهادهاى اطلاعاتى آمریکا بهطور مشخص از حضور منطقهاى ایران، قدرت نظامى، توان هستهاى، جنگ سایبرى و تقابل ایران با ایالات متحده است.
توانمندى ترکیبى نیروى قدس
در این گزارش مشخصاً جایگاه و تأثیر ایران در عراق، سوریه، یمن، افغانستان و لبنان را عوامل تهدید منافع آمریکا از سوى ایران برشمرده است. البته مهمترین نگرانى قدرت نظامى ایران است، چراکه در این گزارش آمده است: «توانایى نظامى متنوع ایران و رویکرد ترکیبىاش به جنگ -استفاده توأمان از ظرفیتهاى متعارف و غیرمتعارف- همچنان در آینده قابل پیشبینى است و تهدیدى براى آمریکا و منافع متحدانش در منطقه خواهد بود... نیروى قدس سپاه پاسداران و گروههاى نیابتىاش همچنان محور قدرت نظامى ایران هستند.»
در واقع آنچه باعث عصبانیت آمریکا از ایران شده است، فرایند تولید قدرت در سیاست منطقهاى ایران است. قدرتى که توسط نیروى قدس در لایهى اوّل در غرب آسیا و در لایههاى بعدى در کلیت ساختار دیپلماسى ایران بهوجود آمده است. اگرچه دیپلماسى و سیاست خارجى عموماً عرصهى الگوها و پروتکلهاى بهرسمیتشناختهشدهى بینالمللى است، امّا یکى از مهمترین ویژگىها در طراحى سیاست خارجى، خلاقیت و ابتکار عمل در اقدامات است. آنچه با تعبیر «رویکرد هیبریدى» جمهورى اسلامى ایران موجب خشم و نگرانى آمریکایىها شده است، توانایى نیروى قدس -و قطعاً ذکاوتبىبدیل شهید عزیز سردار سلیمانى - در ایجاد ظرفیتهاى غیررسمى و غیردولتى در کنار ظرفیتهاى ارتشهاى کلاسیک رسمى بوده است. در تمام این سالها، محدودیتهاى متعدد مادى و معنوى ایجابکرده نیروى قدس به ابتکار و نوآورى دست بزند و زمین بازى در منطقه را از قواعد ازپیشطراحىشدهى قدرتهاى غربى خارج نماید.
تأثیر مکتب و سبک زندگى شهید سلیمانى
امّا براى فردى همچون سردار سلیمانى و رزمندگان اسلام، این عرصه نه صرفاً نظامى، بلکه یک سبک زندگى است. قطعاً آنچه سردار سلیمانى را محبوب قلوب و قهرمان ملل مختلف کرده بود، نه تصویر یک ابرمرد نظامى، بلکه یک منش و سبک زندگى اسلامى بوده است. همانى که رهبر انقلاب در 16 مرداد 1375، جوهر ذاتى دیپلماسى و عامل اثرگذارى آنرا بهعنوان ابزار سیاست خارجى و اقتدار نظام برشمردهاند؛ این جوهر ذاتى مبانى اسلامى و «طراحى یک راه و فرهنگ و تمدن نو براى بشریت» است که «همان هم موجب دشمنىها با ماست.» اینراه و فرهنگ نو همان چیزى است که در ادبیات روابط بینالملل از آن بهعنوان «قدرت نرم» یاد مىشود و در کنار قدرت سخت نظامى، تبدیل به «قدرت هوشمند» مىشود. به بیان دیگر، نیروى قدس و در رأس آن شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانى بهخوبى توانست در طول دهههاى اخیر قدرت هوشمند جمهورى اسلامى ایران را در منطقهى غرب آسیا گسترش داده و تثبیت کند.
الگوى نوین دیپلماسى با نیروى قدس
براى ایالات متحدهاى که علاوه بر هزاران میلیارد دلار هزینهى نظامى، میلیاردها دلار صرف جنگ نرم و پیشبرد دیپلماسى عمومى خود در منطقهى غرب آسیا نموده و تمام همت خود را مصروف جهتدهى به افکار عمومى ملتهاى مسلمان کرده است، چنین تقابلى حتماً قابل قبول نیست. کشورى که خود را استثنایى، و ابرقدرت مىداند و در سیاست خارجى خود کشورها را صرفاً در دوگانهى «کارگزار» یا «دشمن» دستهبندى مىکند، بهطور طبیعى قبول نخواهد کرد که دشمنش نهتنها از زیر یوغ فشار و تحمیل او و متحدانش خارج شود، بلکه حضورش در این منطقه را نیز به چالش بکشد. دو دههى قبل، نیروى قدس در افغانستان با نقش راهبردى خود در خروج جنگ از بنبست، ناکارآمدى آمریکا و ائتلافش را به رخ کشید و در طول، دههى گذشته با مدیریت میدانى در جنگ علیه تروریسم داعش در سوریه و عراق الگوى نوینى از ابتکار نظامى را به ظهور رساند.
ابتکارى که نهتنها حکومت داعش را به پایان رساند، بلکه با ترغیب رقیب سنتى ایالات متحده (روسیه)، ائتلاف و گروهبندى جدیدى را در سطح جهانى رقم زد و موازنهى جدیدى از هندسهى قدرت را ایجاد کرد. این بلوغ در همکارى عملیاتى نظامى در کنار روابط مرسوم نظامى (مانند رزمایش مشترک و...) با سایر کشورها ساختار دیپلماسى دفاعى جمهورى اسلامى ایران را شکل داده است که از ابزارهاى نو در سیاست خارجى کشورها بهشمار مىآید.
مفهوم و تعریف دیپلماسى و سیاست خارجى در دوران معاصر از گفتوگوهاى رسمى مابین مقامات وزارت خارجه کشورها بسیار فراتر رفته و مفاهیمى همچون دیپلماسى عمومى، دیپلماسى دفاعى، دیپلماسى باشگاهى، دیپلماسى پارلمانى، دیپلماسى فردى و... عرصههاى نوینى را در روابط کشورها و ملتها بهوجود آوردهاند. گستردگى و تنوع این عرصهها ایجاب مىکند طراحى و سیاستگذارى دیپلماسى و سیاست خارجى کشورها بهصورت بالادستى و جامعنگر طراحى شود تا علاوه بر فراگیرى ملزومات بخشهاى مختلف، از ثبات و استمرار کافى برخوردار باشد تا با تغییر دولتها با تلاطم روبهرو نشود. درهمتنیدگى دیپلماسى دفاعى و سیاسى ما در منطقهى پُرتنش غرب آسیا نشانگر ضرورت همین هماهنگىها و همکارىهاست.#
(پایگاه اطلاعرسانى و نشر آثار امام خامنهاى - با تصرف و تغییر)
- چهارشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۰۳ ق.ظ