میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

حضرت معصومه(س)؛ ولیةالله بهشت آفرین

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۷ ق.ظ

مناسبت ها

 

حضرت معصومه(س)؛
ولیةالله بهشت آفرین

 

(به مناسبت سالروز میلاد با سعادت حضرت معصومه سلام الله علیها)

 

 

10 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

     کلیدواژه: حضرت معصومه؛ ولیةالله؛ بهشت؛ زیارت؛ کریمه اهلبیت(س)؛ عارِفاً بِحَقِّها؛ شفاعت

ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.

معشوق بهشت

اینکه حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله فرمودند: «یَا عَلِیُّ! اَلْجَنَّةُ تَشْتَاقُ إِلَیْکَ وَ إِلَى عَمَّارٍ وَ إِلَى سَلْمَانَ وَ أَبِیذَرٍّ وَ الْمِقْدَادِ.»(الخصال، ج2، ص303) به این معنا است که اعمالی که باعث ورود به بهشت است یکسان نیست؛ بعضی از عملهای خیر، باعث می‌‌شود انسان به بهشت راه پیدا کند و بعضی از اعمال خیر، سبب می‌‌شود که بهشت در اختیار او قرار بگیرد، نه او در اختیار بهشت.

بهشت محصول عقیده، اخلاق و عمل صحیح است؛ و عقیده و اخلاق و اعمال جزء شئون انسان است، یعنی انسان خود عقیده و اخلاق و عمل خویشتن است و در حقیقت انسان با این عقیده و اخلاق و عمل، خود را میسازد و شکل میدهد. حقیقت انسان همان عقیده و اخلاق و عمل خود است و انسان با اینها، حقیقت خود را میسازد. به تعبیر آیت الله حسنزاده آملی: «هرکس زرع و زارع و مزرعه خود استدر مقام تمثیل انسان، به مثابه سفالگری دنیا  گِل وجود خویش را شکل و صورت میدهد. و یا به مثابه قالیبافی است که در کارگاه خود، بر تاروپود وجود خود، نقش می‌‎زند و به وجود خود بافت و رنگ میدهد.

تو کوزهگر وجود خویشی//در بافت تار و پود خویشی

 

بهشت؛ اثر زیارت حضرت معصومه(س)

بنابراین بهشت در اثر عقیده و خُلق و عمل صالح است و انسان در اثر تحصیل عقیده و اخلاق و اعمال بهشت را میسازد. اما موضوع اشتیاق بهشت به کسی و اینکه بهشت مملوک انسان میگردد به این معنا است که آن انسان ولی الله است و گاهی سعه ولایةاللهی یک انسان به آنجا میرسد که نه تنها بهشت مملوک اوست، بلکه میتواند بهشت را به تملک دیگران درآورد و سایر افراد را بهشتی نماید.

سرّ اینکه وجود مبارک امام هشتم و امام نهم سلام الله علیهما تصریح دارند که هرکس به زیارت حضرت کریمه اهل بیت حضرت معصومه سلام الله علیها مشرف شود، بهشت برای او است به این جهت است که ایشان اهل ولایت است؛ ایشان ولیةاللهی است که نه تنها بهشت مشتاق او است، بلکه سعه اشتیاق بهشت را به سایر افراد گسترش میدهد.

 

معرفت به حق کریمه اهلبیت(س)؛ شرط اشتیاق بهشت به انسان

حضرات ائمه علیهم السلام فرمودهاند: «مَن زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّهُ.»(بحارالانوار، ج102، ص266)- اگر کسی کریمه اهلبیت فاطمه معصومه سلام الله علیها را «عارفاً بحقّها» زیارت کند بهشت برای او ثابت است-.

معلوم می‌‌شود کریمه اهلبیت علیها السلام حقّی دارد که بعضی از زائران به حقّش عارف هستند و برخی عارف نیستند و آنحضرت را تنها بهعنوان خواهر امام و دختر امام و عمه امام می‌‌شناسند و زیارت می‌‌کنند که اینها بخشی از فضیلت و ثواب را دریافت میدارند، اما به ثواب کامل راه نمییابند. البته اگر کسی عارف به حق وجود مبارک آنحضرت نبود و یک زیارت عادی و عامی انجام داد، اینچنین نیست که از فضیلت محروم باشد، بلکه به اندازه کار خود و درک خود ثواب میبرد، ولی آن ثواب کامل، برای کسی است که عارف به حق کریمه اهل بیت سلام الله علیها باشد و او را زیارت کند.

 

معنای «عارِفاً بِحَقِّها»

بهطور خلاصه در خصوص ماهیت «عارِفاً بِحَقِّها» باید گفت که عرفان حق آل الله، حقیقتی مشکک است و دارای مراتب است. مراتب «عارِفاً بِحَقِّها» منطبق با مراتب تسلیم است: «فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّى یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا.»(نساء: 64) به این معنا که انسان هرچه به حق آل الله عارفتر، نسبت به ایشان تسلیمتر.

مراتب تسلیم را میتوان در این فراز از دعای حضرت ختمی مرتبت صلی الله علیه و آله شناخت: «اللَهُمَّ لَکَ سَجَدَ سَوَادِى وَ خَیَالِى وَ بَیَاضِى(زاد المعاد، ج1، ص59) سجده عبارت از غایت تذلّل و عبودیّت و تسلیم است و مراد سواد و خیال و بیاض سه عالمى است که در انسان موجود است؛ «سواد» بهمعناى سیاهى، کنایه از عالم بدن و مادّه است، زیرا که عالم بدن و طبع گرفتار آلام و مصیبتها، و دستخوش حوادث و تغیّرات و کون و فساد، و محدود به زمان و مکان و عوارض مادّه است؛ کما اینکه از آن در روایت به أظلَمُ العوالم تعبیر شده است، یعنى تاریکترین جهانها.

«خیال» نیز بهمعناى عالم مِثال و ذهن است که پیوسته، با صورتها سر و کار دارد و دائره فعّالیّتش از شکل و صورت و تصوّر و تصدیق تجاوز نمىکند. و «بیاض» بهمعناى سفیدى و کنایه از عالم نفس ناطقه و حقیقت انسان است که از مادّه و طبع، و نیز از شکل و صورت و حدود و ثغور عالم مثال منزّه و مجرّد بوده، و در دریاى آزادى و اطلاق غوطهور است. بنابراین معناى دعا چنین میشود که: اى پروردگار من! تمام مراتب و درجات وجود من، از طبع و بدن، و از خیال و مثال، و از نفس و حقیقت من، به مقام تسلیم و عبودیّت محض و فناء در آستان مقدّس تو در آمده است و در هیچیک از آنها شائبه خودیّت و شخصیّت و استکبار و استقلال نیست، رَزَقَنا اللهُ بِمُحمَّدٍ و آلِه صلوات الله علیهم.(معادشناسى، ج2، ص178)

معیار فهم عینی عرفان حق آل الله و تسلیم، بستگی تامّی به میزان تصدیق حضرات و معیت با ایشان در عرصه تقابل با ولایت طاغوت انفسی و آفاقی دارد: «وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَ تَسْلِیمًا.»(احزاب: 22) برای رسیدن به این مقام نیز باید اهل صلوات لسانی و قلبی شد چرا که گوهر تسلیم، باطن صلوات است: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیمًا.»(احزاب: 56)

 

مقام شفاعت کریمه اهلبیت(س)

از دیگر شئونات مقام ولایت الهی حضرت معصومه سلام الله علیها، مقام شفاعت است. به بیان امام صادق علیهالسلام: «تَدخُلُ بِشَفاعَتِها شِیعَتی الجَنَّةَ بِأجمَعِهِم.»(بحارالأنوار، ج۶۰ ، ص۲۲۸)- همه شیعیان من با شفاعت فاطمه معصومه علیها السلام وارد بهشت خواهند شد-. در زیارتنامه مأثور ایشان هم که به مقام شفاعت آنحضرت اشاره شده با توجه به همین مقام ولایت الهی است: «یَا فاطمةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ.»

در خصوص «اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ»، دو معنا متصور است. یکی اینکه «فی» را به معنی تعلیل بگیریم(نک: مغنی اللبیب، باب اول، معانی «فی») در این صورت معنی عبارت چنین میشود: «مرا برای رفتن به بهشت، شفاعت نمایید؛ دوم اینکه «فی» را به معنی ظرفی بگیریم.(نک: همان) در این صورت معنی عبارت چنین میشود: «در بهشت مرا شفاعت نماییدبر اساس این معنی استفاده میشود که شفاعت آنحضرت حتی در بهشت هم شامل بعضی از مؤمنین خواهد شد؛ زیرا بهشت دارای مقامات و درجاتی است. لذا از آنحضرت درخواست میکنیم که ما را برای رفتن به مقامات عالیۀ بهشت شفاعت نماید. آنها که اهل بهشتاند به برکت شفاعت درجاتشان رفیع می‌‌شود، همه شیعیان و کسانی که دینشان مورد رضایت خداوند است نیازمند به شفاعتاند، یا در نجات از جهنّم یا در تخفیف از عذاب و ورود به بهشت یا ترفیع درجات بهشت، به هر تقدیر در همه این مراحل و درجات به شفاعت نیازمندند.

کسی حق شفاعت دارد که در کنار عدالت الهی از مظاهر اسمای حسنای خدا باشد. خداوند اگر با عدل خودش با ما رفتار بکند بسیاری از انسانها آسیب خواهند دید، ولی اگر رحمت او ضمیمه عدل او گردد در این صورت به این کار شفاعت میگویند.#

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۷ ق.ظ
  • میز اول