میز اول

تحلیل سیاسی

میز اول

تحلیل سیاسی

دهه کرامت؛ موسم تمرین حیات کریمانه

دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۷ ق.ظ

دهه کرامت؛
موسم تمرین حیات کریمانه

 

 

10 دقیقه (زمان تخمینی مطالعه این متن)

 

     کلیدواژه: کرامت؛ حیات کریمانه؛ کرامت ملی

ↆ برای ادامه متن کلیک کنید.

کرامت غایت تقوا

نزدیکترین و متداولترین معادل واژه عربی کرامت، بزرگواری است. در فرهنگ اسلام ناب، کرامت از جنود عقل، و لئامت از جنود جهل قلمداد میشود. قرآن کریم، کرامت را غایت تقوا معرفی میداند و تصریح میفرماید انسانی بزرگوارتر است که باتقواتر است، بنابراین بزرگوارترین انسان، باتقواترین انسان است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ.»(حجرات: 13) به بیان تفصیلیتر از منظر قرآن انسان دارای کرامت ذاتی است. کرامت اصل مهم آفرینش و تنیده در سرشت آدمی است: «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ.»(اسراء: 70) اما انسان دارای کرامت اکتسابی نیز هست که بر پایۀ تقوا و پارسایی ظهور میکند. به بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام: «لَا کَرَامَةَ کَالتَّقوَی.»(غررالحکم، ح5875)

 

حقیقت کرامت

امیرالمؤمنین علیهالسلام در تبیین عینی کرامت، آن را جهاد اکبر یعنی مبارزه با هوای نفس تفسیر میفرمایند: «أملِکْ علَیکَ هَواکَ و شُحَّ بنفسِکَ عمّا لا یَحِلُّ لَکَ؛ فإنَّ الشُّحَّ بالنفسِ حَقیقَةُ الکَرَمِ.»(غررالحکم، ح2366)- هواى نفْست را مهار کن و با نفْس خود به آنچه بر تو روا نیست بخیل باش؛ زیرا بخل ورزیدن بر نفْس، حقیقت کَرم و بخشندگى است-. همچنان که در فرمایش دیگری تصریح کردند: «هرکه براى خود کرامت قائل باشد، خواهشهاى نفسانىاش در نظرش او خوار میگردد(مَن کَرُمَت علَیهِ نفسُهُ هانَت علَیهِ شَهوَتُهُ(میزان الحکمه، ج10، ص87)).

قرآن نیز میفرماید: «وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاُولئکَ هُمُ المُفلِحُون»(حشر: 9؛ تغابن: 16)-کسانى که از شحّ نفس خویش در امان باشند، رستگارند-. با توجه به این بیانات معلوم میشود که محوریت زندگی شکوفا و حیات رستگارانه و سعادتمندانه، همین کرامت است.

 

انقلاب اسلامی؛ احیاکننده مفهوم حقیقی کرامت

«کرامت انسانی یکی از سرلوحههای تعالیم اسلام است.(03/04/1390) مفهوم تکریم انسان - با معانی اسلامیِ خودش مورد نظر ماست، نه با معانی غربی خودش. تکریم انسان، احترام به انسان، ارزش دادن به انسانیتِ انسان در مفهوم اسلامی مغایر است با این مفهوم در معنای غربی و تلقی غربی. ما از احترام به انسان، حرف میزنیم؛ این نبایستی اشتباه بشود با آنچه که در غرب در زیر این مفاهیم ترجمه میشود و گفته میشود و بیان میشود. مفاهیم اسلامی مورد نظر است؛ کرامت انسان با معنای اسلامی خود؛ که اینها همه در اسلام روشن است، مبیّن است. غربیها هم برای خودشان یک حرفهائی دارند. در این زمینهها، در این ارزشگذاری، راه آنها، راه کج و منحرفی است.(نک: 24/07/1390) انقلاب ما فریاد کرامت انسان بود.(26/01/1388) عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعی برای ایجاد برادری و برابری، اخلاق، ایستادگی در مقابل نفوذ دشمن؛ اینها آن اجزاء ساخت حقیقی و باطنی و درونی نظام جمهوری اسلامی است.(24/09/1387) در نحوهی ادارهی کشور و ارتباط با انسانها، تک تک انسانها در یک جامعه مورد احتراماند.«إمّا أخٌ لَکَ فی الدِّینِ، أو نَظیرٌ لَکَ فی الخَلقِ»(نهجالبلاغة، نامه53)؛ اگر همدین شماست، مورد احترام است؛ اگر همدین شما هم نیست، مورد احترام است. در جامعه هرکه انسان است، مورد احترام است؛ مورد تکریم است(14/03/1388)

 

مرامنامه زندگی بزرگوارانه

در فرهنگ روایی ما، به طور گستردهای به ابعاد حیات کریمانه اشاره شده است که به برخی از آنها اشاره میشود.

خوشبرخوردی

امیرالمؤمنین علیهالسلام: «ثَلاَثَةٌ تَدُلُّ عَلَی کَرَمِ الْمَرْءِ: حُسْنُ الْخُلُقِ وَ کَظْمُ الْغَیْظِ وَ غَضُّ الْطَرْفِ.»(بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۳۲)- سه چیز گواه بزرگواری انسان است: خوش خُلقی، غلبه بر خشم، و چشم پوشی از خطاهای دیگران-.

پرهیز از حسادت

«الکَرَمُ بَرِئٌ مِنَ الْحَسَدِ.»(غررالحکم، ح۸۶۲۹)- بزرگواری از حسادت دور و بیزار است-.

ذلت ناپذیری

«الکَرِیمُ یَأْبَی الْعَارَ.»(غررالحکم، ح۱۰۰۰۱)

همسایه داری

«الکَرِیمُ یُکْرِمُ الْجَارَ.»(همان)

صداقت

«الصَّادِقُ عَلَی شَفَا مَنْجَاةٍ و کَرامَةٍ، و الکَاذِبُ عَلَی شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ.»(نهج البلاغه، خطبه ۸۶)- انسان راستگو در راه نجات و بزرگواری است، و درغگو بر لب پرتگاه هلاکت و خواری است-.

وفای به عهد

«مِنَ الکَرَمِ أَلوَفَاءُ بَالذِّمَمِ.»(غررالحکم، ح۵۲۸۷) -از نشانههای کرامت انسان، وفای به عهدها است-.

حفظ زبان

«الکَرَمُ مَلِکُ الْلِّسَانِ وَ بَذَلُ الإِحْسَانِ.»(غررالحکم، ح۴۱۷۷)-انسان گرامی کسی است که حافظ و مالک زبان، صاحب بذل، بخشش و احسان باشد-.

قناعت

«مِنْ أَکْرَمِ الخُلُقِ التَّحَلِّی بِالقَنَاعَةِ.»(غررالحکم، ح۸۹۹۸)- از گرامیترین ویژگیهای افراد، قناعتپیشگی است-.

اجتناب از فحاشی عملی و قولی

«مَا أَفْحَشَ کَرِیمٌ قَطُّ.»(غررالحکم، ح۴۴۹۶)- انسان کریم هرگز کار زشت انجام نمیدهد و فحش نمیدهد-.

صاف و سادگی

«الکَرِیمُ أَبْلَجُ، أَلْلَّئیمُ مُلَهْوَجٌ.»(غررالحکم، ح۹۹۱۸)-انسان کریم روشن و آشکار است؛ ولی انسان فرومایه، پیچیده و پنهانکار است-.

آبروداری برای خود و دیگران

«الکَرَمُ اِیْثَارُ الْعِرْضِ عَلَی الْمَالِ.»(غررالحکم، ح۸۵۳۳)-بزرگواری عبارت است از برگزیدن آبرو بر ثروت-.

تحقیر دنیا

«مَنْ کَرُمَتْ نَفْسُهُ، صَغُرَتِ الدُّنیَا فِی عَیْنِهِ.»(غررالحکم، ح۴۶۱۳)- هرکس کرامت نفس داشته باشد، دنیا در دیدهاش کوچک است-.

پاسخ نیک به بدیهای دیگران

«الکَرِیمٌ مَنْ جَازَی اْلإِسَاءَةَ بِالإِحْسَانِ.»(غررالحکم، ح۶۲۹)-انسان با کرامت، کسی است که بدیهای دیگران را با نیکی پاسخ میدهد-.

گناهگریزی

«الکَریمُ مَنْ تَجَنَّبَ المَحارِمَ و تَنَزَّهَ عَنِ العُیُوبِ.»(غررالحکم، ح۵۸۳۳)- کریم کسی است که از حرامها دوری گزیند و از عیبها پاک و منزّه باشد-.

گذشت کریمانه

«المُبَادَرَةُ اِلَی الْعَفْوِ مِنْ أَخْلاَقِ الْکِرَامِ، المُبَادَرَةُ اِلَی الإنْتَقَامِ مِنْ شِیَمِ اللِّئَامِ.»(غررالحکم، ح۵۰۰۵ و ۷۹۵۳)- اقدام به عفو و بخشش از اخلاق بزرگواران و اقدام به انتقام و کینهتوزی از اخلاق فرومایگان است-.

پرهیز از اختلاف و نزاع

«مَن کَرُمَت نَفْسُهُ قَلَّ شِقَاقُهُ وَ خِلافُهُ.»(غررالحکم، ح ۴۶۱۲)- هرکه کرامت نفس داشته باشد، نزاع و مخالفت او با مردم اندک میشود-.

 

کرامت اجتماعی و ملی

همانطور  که کرامت دارای حوزههای فردی و شخصی است، این فضیلت متعالی جنبه اجتماعی و ملی هم دارد و همانگونه که یک فرد میتواند منشی کریمانه و بزرگوارانه داشته باشد، یک گروه، جامعه و یک ملت هم میتواند اهل کرامت باشد. به طور مثال حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام وجود «وحدت و هماهنگی» در بین جامعه را از عوامل اصلی کرامت آنها معرفی میفرمایند: «به پایان کار ملتهای گذشته بنگرید! در آن هنگام که به تفرقه و پراکندگی روی آوردند و الفت و دوستی آنان از بین رفت و سخنها و دلهایشان گوناگون شد، از هم جدا و گروه گروه شدند و به جنگ با یکدیگر پرداختند؛ خداوند لباس کرامت خود را از تنشان بیرون آورد(فَانْظُرُوا إِلی ما صَارُوا إِلَیْهِ فِی آخِرِ أُمُورِهِمْ، حِینَ وَقَعَتِ الفُرْقَةُ، وَ تَشَتَّتَتِ الأُلْفَةُ، وَاخْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ وَالأفْئِدَةُ، وَتَشَعَّبُوا مُخْتَلِفِینَ، و تَفَرَّقُوا مُتَحارِبِینَ، وَ قَدْ خَلَعَ اللّهُ عَنْهُمْ لِباسَ کَرَامَتِهِ(نهج البلاغة، خطبه ۱۹۲)).

 

انتخابات، فرصتی ناب برای اعتلاء کرامت ملی

وقتی عوامل کرامت ملی را احصاء میکنیم، میبینیم مقطع انتخابات، هنگام بروز و ظهور این عوامل است. بهطور نمونه تعالیم اسلام ناب همه متضمن کرامت است، و امیرالمؤمنین علیهالسلام اسلام را مجمع کرامت معرفی میفرمایند: «خداوند متعال اسلام را به شما ارزانى داشت و براى آن برگزیدتان؛ زیرا که اسلام، عنوان سلامت است و مجمع کرامت(إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى خَصَّکُمْ بِالْإِسْلاَمِ وَ اِسْتَخْلَصَکُمْ لَهُ وَ ذَلِکَ لِأَنَّهُ اِسْمُ سَلاَمَةٍ وَ جِمَاعُ کَرَامَةٍ(نهج البلاغة، خطبه152))

وقتی جمهور یک کشور بر تعالیم متعالی اسلام، التزام داشته باشند و مبتنی بر این التزام انقلاب کنند و نظامی با داعیه تحقق احکام اسلامی را برپا نمایند، این به این معنا است که آن ملت به معدن و اصل کرامت دستیازیدهاند. و باید در ادامه راه، این تمسک به کرامت حقیقی را با بلند همتی حفظ نمایند. جالب است که در بیان حضرت «کرامت، نتیجه بلند همّتى است(الکَرَمُ نَتیجَةُ عُلُوِّ الهِمَّةِ(غرر الحکم، ح1477)). انتخابات یکی از اصلیترین عرصههای ابراز بلند همتی ملت ایران اسلامی است.#

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • دوشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۴۷ ق.ظ
  • میز اول